ملخص الجهاز:
"بطور خلاصه می توان گفت کـه کیفیت بالای زندگی کاری آن چیزی است کـه فـرد در سـازمان دارای پرداخـت مناسب و عادلانه برای انجام خوب یک کار باشد، وضعیت کـاری سـالم و ایمـن در محیط کارش حاکم گردد، امکان یادگیری و استفاده از مهارتهای جدیـد بـرای او وجود داشته باشد، انسجام اجتماعی در سازمان حاکم باشد، حقوق فردی افراد حفظ گردد، در تقسیم کارها تعـادل بوجـود آیـد و تعهـد کـاری و سـازمانی در کارکنان بوجود آید.
به گونـه ای کـه از نظر تناسب حقوق و مزایا با هزینه زندگی و حـق افـراد و احـساس رضایتمندی از حقوق (بـا میـانگین ١/٦٧) ارتقائـات و رشـد سـازمانی مناسب منظم مبتنی بـر توانـایی فـردی و فرصـت بـرای پیـشرفت (بـا میانگین ٢)، احساس انگیزه دهنده، مسئولیت پذیر، وفـادار، دوسـتانه و پرجاذبه بودن همکاران (با میانگین ٢/٣٢)، ماهیت کاری غیر تکـراری، خلاقانه ، ارزشمند و مطبوع (با میانگین ٢/٤٢) و احساس با صـلاحیت بودن، منعطف بودن و مورد پـسند بـودن مـافوق (بـا میـانگین ٢/٤٧)، کارکنان سازمانهای دولتی مـورد مطالعـه نگـرش مثبتـی در خـصوص رضایت شغلی خود ندارند که بهبود زمینـه هـای فـوقالـذکر از طریـق مکانیزمهای علمی و عملی ضروری است .
نتایج آزمون t نشان می دهد که شفافیت نقـش در سـازمانهـای دولتـی مورد تحقیق از مطلوبیت لازم برخوردار نیست ، به طوری که مؤلفه های مربوط به شفافیت نقش همچون: روشها و رویـه هـای کـاری خـوب تعریف شـده (بـا میـانگین ٢/٣٣)، وضـوح نقـش افـراد در سـازمان و انتظاراتی که از متصدی پست ها وجود دارد (با میانگین ٢/٤٣)، روشـن بودن سلسله مراتب سازمانی و میزان مـسئولیت و پاسـخگویی شـغلی افراد (با میانگین ٢/٦٦) در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و فقط مؤلفـة : شفافیت چگـونگی انجـام کـار بـرای کارکنـان (بـا میـانگین ٣/١٤) تـا حدودی قابل قبول است ، ولی هنوز تا رسیدن به مطلوبیت کامل فاصله دارد."