خلاصة:
یکی از مباحث پر چالش بین مورخان وسیره نگاران، عبارت است از: حوزه اختیارات پیامبر اکرم(ص) در تشریع احکام الهی، که یکی از مسئله های آن تحت عنوان «نظریه تفویض امر دین به پیامبر اکرم(ص)» در بین علمای شیعه و سنی با چالش فراوان روبه روست، که در این مقاله نظریه مزبور با تاکید بر آرای عالمان اهل سنت مورد بحث قرار گرفته است. در این نگاه، تفویض عبارت است از «واگذاری و محول نمودن تمام و کمال کار، اختیار و اعتبار و جایگاه خود به کسی که در کفایت، علم، قدرت و تدبیر او تردیدی وجود ندارد». پرسش اصلی بدین ترتیب است: در حوزه تشریع احکام الهی به ویژه مواردی که نص خاصی وجود ندارد، آیا امر دین و شریعت به پیامبر اکرم(ص) تفویض شده است یا نه؟ در راستای این پرسش، دیدگاه های عالمان و اندیشمندان اهل سنت را مورد بحث قرار داده و اجمالا دریافته ایم که علی رغم وجود اختلاف ها و تفاوت ها، فی الجمله تفویض مشروط و مقید، مورد پذیرش اکثریت مطلق علمای اهل سنت است؛ اما به دلیل ابهام ها و مرزهای خطرناک، به عنوان نظری جامع و شایان اعتماد به رسمیت شناخته نشده است. با وجود این، به نظر می رسد اگر برخی شرایط فراهم گردد، این نظریه می تواند تا حدودی جایگاه خود را در حوزه تشریع احکام الهی و حوزه اختیارات پیامبر اکرم(ص) در تشریع احکام الهی تثبیت کند. لازم به ذکر است که جایگاه این نظریه با شرایط خاص خود در بین عالمان شیعه به رسمیت شناخته شده است.
ملخص الجهاز:
"وی به ادلۀ مانعین اشاره کرده که برخی از آنها میگویند وقوع آنغیرممکن است و برخی دیگر وقوع را ممتنع نمیدانند و میگویند واقع شده است؛و استدلالآنها را نقل و تضعیف میکند و میگوید اگر قرار باشد بتوانیم بگوییم:«احکم فانک لا تحکمإلا بالصواب»،باید جایز باشد همان رویه در اخبار هم وجود داشته باشد و گفته شود:«اخبرفإنک لا تخبر الا عن حق»؛و همجواز باید جایز باشد که بدون تعلم و دانش لازم در مسائلاصول ورود کرد و باید جایز باشد که تبلیغ احکام خداوند بدون ارتباط با وحی تفویض شودکه همۀ این صور باطل است.
o} خودش محسوب نمیشود تا داخل عموم آیه گردد،لذا احتمال داده میشود که اسرائیل به وسیلۀاجتهاد«حرم ما حرم علی نفسه،مستندا الی دلیل الظنی،لا انه عن غیر دلیل»؛و بقیۀ روایتها رااین چنین توجیه کرده که احتمالا این نظرها با توجه به وحیهای سابق صادر است؛یااین که در موضوعی مانند مسواک،اختیار امر و نهی به صورت موردی به پیامبر اکرم(ص)واگذار گردیده است و همۀ موارد از طریق وحی بوده،حال یا مستقیم و یا غیرمستقیم و هیچ-کدام«من تلقاء نفسه»نبوده است.
با عنایت به آنچه بیان گردید،میتوان نتیجه گرفت که برخی از علمای اهل سنت،تاحدودی«تفویض»را به ویژه در تبیین شریعت به صورت مشروط و محدود در شأن پیامبراکرم(ص)فی الجمله قبول دارند،و جزو سیرۀ عملی پیامبر(ص)میدانند؛ولی برخی هم قبول ندارندو بر نظریۀ وحی الهی و یعا اجتهاد النبی(ص)پافشاری میکنند و میگویند همۀ آنچه پیامبر(ص)بیاننموده وحی و یا الهام بوده است و امر شریعت به ایشان تفویض نگردیده؛و برخی دیگر براجتهاد رسول(ص)تأکید دارند و بیان میکنند اجتهاد به پیامبر(ص)تفویض شده است،که درجایگاه خود باید مورد بررسی قرار گیرد."