خلاصة:
اندیشه های سید جمال الدین اسدآبادی در پیوند با عمل سیاسی در شرایط حساس تاریخی عهد ناصری در عرصه تحولات سیاسی ایران موثر بود. آراء و عقاید سیاسی او، به ویژه در مبارزه با استبداد و استعمار، انتزاعی نبوده و از عملکرد سیاسی وی تاثیر پذیرفته است. به همین دلیل، می توان او را «اندیشمندی عمل گرا» نامید. نادیده گرفتن این موضوع موجب گردیده که برخی پژوهندگان اندیشه و عمل او را در تناقض با یکدیگر تلقی کنند و حشر و نشر او با درباریان و اشخاص صاحب نفوذ را دلیلی بر انحراف اندیشه هایش بدانند. با توجه به فرایند سیر مبارزاتی و پیوستگی اندیشه و عمل او در ایران، می توان گفت اندیشه های سید جمال دو مرحله مشخص را پیموده است: نخست، مرحله پند و اندرز سیاسی به درباریان و بزرگان ایران؛ سپس مرحله فشار از بیرون حاکمیت و اندیشه و عمل انقلابی. نگارندگان در این پژوهش به بررسی دو دیدگاه متفاوت سیاسی و شیوه مبارزات سید جمال پرداخته اند.
ملخص الجهاز:
"{o2o} از اقدامهای او در این مرحله چنین برمیآید که اندیشه و عمل سیاسی سید جمال توأماندو رویکرد متفاوت را به امید اصلاح امور ایران در بوتۀ آزمایش قرار داد:از یک طرف بهشاه و افرادی مانند اعتماد السلطنه و ظل السلطان نزدیک شد و ضرورت اصلاحات را به آنان{o(1)-سید جواد طباطبایی(1386)،تأملی دربارۀ ایران،نظریۀ حکومت قانون در ایران،تبریز:انتشارات،ستوده،صص 182-184،187.
{o1o}از مهاجرت سید جمال به عبد العظیم و اقدام وی در آنجا در پیوند با موضوعدیدگاهها و عملکرد سیاسی او در تحولات آن روز ایران میتوان دو نکتۀ مهم را به قرار زیردریافت کرد: اولا:رویگردانی او از شاه و اقامت در عبد العظیم،به عنوان یک نماد مذهبی و مکانمردمی در مقابل دربار و درباریان،تأثیر عمدهای در تغییر اندیشۀ سیاسی و در پی آن عملکردوی در مبارزه با استبداد ناصری و رویکرد او بر تودههای مردم در این باره داشت.
چنین به نظر میرسد که سید جمال در آخرین مرحله از زندگی فکری و سیاسی خود،اندیشۀ انقلاب و تغییر بنیادی در ساختار سیاسی حکومت قاجار را در صدر اقدام خود قرار{o(1)-این قیام به علت واگذاری و انحصار امتیاز توتون و تنباکوی ایران به مدت 50 سال،در مقابل پرداخت 15000 لیره،بهکمپانی رژی و با فتوای تحریم تنباکو از سوی آیت الله میرازی شیرازی آغاز گشت.
o} صرفنظر از بررسی این موضوع که آیا سید جمال مستقیما در قتل ناصر الدین شاه دستداشته یا نه،به نظر میرسد که حاکم شدن اندیشۀ انقلابی در سومین و آخرین مرحلۀ ازحیات فکری و سیاسی او در خصوص مسائل ایران،محرک مهمی در قتل شاه قاجار،توسطمیرزا رضای کرمانی از مریدان خاص وی،بوده است."