خلاصة:
ابوالحسن علی بن ابراهیم قمی(زنده در 307 ق) از برجستهترین محدثانی است که عموم بزرگان شیعه، وثاقت او را تأیید کردهاند. تفسیر منسوب به او که امروزه در دسترس همگان است، دربردارندة مطالبی است که با مقام علمی او چندان سازگار نیست. به نظر نگارندگان این مقاله، برخی روایات مجعول که با افکار غالیان تناسب دارد، در این تفسیر راه یافته است. این امر با توجه به حضور تعدادی از راویان غالی و متهم به جعل حدیث در سلسله اسناد برخی از روایات این اثر تقویت میشود. به ظن قوی، دانشمند نامداری نظیر شیخ طوسی(م 460 ق)، مطالب این تفسیر را قبول نداشته و از این رو، در تفسیر خود به تفسیر قمی چندان استناد و اتکا نکرده است. در مقالة حاضر هم دربارة صحت انتساب و وثاقت کتاب بحث شده و هم نقش و تأثیر غالیان بازنمایی و بررسی شده است.
ملخص الجهاز:
"ناسازگاری روایت با سیاق آیه به دلیل تکذیب روایت توسط سیاق با توجه به بیاعتباری حدیث در صورت مغایرت با قرآن(ربانی، 1383ش، ص174)، علامه طباطبایی درتمام تفسیرش سیاق آیات را مبنای پذیرش روایات قرار داده و در صورت مغایرت روایتی با آیه، روایت را رد کرده است: بررسی آیة «والذی جاء بالصدق و صدق به أولئک هم المتقون»(زمر: 33) در مجمع البیان در ذیل جملة «و الذی جاء بالصدق و صدق به» میگوید: بعضی گفتهاند: منظور از آن کس که صدق آورده، رسول خدا( است و منظور از آنکه وی را تصدیق کرده، علی بن ابیطالب( است و این معنا از ائمه هدی از آل محمد( نیز روایت شده است.
مطابقت روایت با سیاق آیه در تعیین معنای عبارات در ذیل برخی آیات، معصومان( برخی از مفاهیم و عبارات آیات قرآن را بیان فرمودهاند که علامه به خاطر سازگاری این روایات با سیاق، اینگونه روایات را پذیرفته و در تفسیر آیات به کار گرفته است: در تهذیب از ابیبصیر از یکی از دو امام باقر و صادق( روایت کرده که گفت: به آن جناب عرضه داشتم: آیا خدای تعالی به رسول خدا( دستور داده بود که به سوی بیتالمقدس نماز بگزارد؟ فرمود: بله، مگر نمیبینی خدای سبحان فرموده: «و ما جعلنا القبلة التی کنت علیها إلا لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب علی عقبیه»(بقره: 143)."