ملخص الجهاز:
بنابراین،آنچه در اصل مورد مطالعهمیباشد،انسان است و لا غیر و این انسان در ظرفی موردسنجه قرار میگیرد که زمان نام دارد.
علت این امر نیز آن بود که به زعمایشان،انسان به طبقۀ متفاوت و خاصی از ماهیت ارگانیک یاغیر ارگانیک تعلق دارد و سنتهای معمول او صرفا در رابطه بابافت توسعۀ تاریخی وی قابل ادراک است.
درحالیکه اسمیت و طرفدارانش بر توسعۀ اجزا و عناصرتمدن در مناطق محدود خاصی از جهان تأکید داشتند،دستۀدیگری از طرفداران همین مکتب باور داشتند که تمدن تنهادر مناطق محدود و ایزوله شدهای توسعه یافته است و تولیدات،اختراعات مستقل و عناصر فرهنگی،یک حادثۀ مشترک میانهمۀ جوامع نبوده است،اما انتشار این توسعه در مناطق مختلفجهان،در اثر مهاجرتهای مردمی نبوده است،بلکه تماسهایبرقرار شده با همسایگان-بدون آنکه مهاجرتی رخ داده باشد-باعث انتقال توسعه و تمدن گشته و این امر در نهایت بهتوسعۀ محدودههای فرهنگی انجامیده است.
مکتب منحصر به فردهای تاریخی نیز رویکردی بود کهاز سوی فرانتز بوآس به عنوان آلترناتیوی برای نظریههایجهان شمول توسعۀ فرهنگی-اجتماعی مطرح گشت.
اما در اینجا تأکید&%07223DAKG072G% صریح ما بر نقد تذکرهای-تاریخی است که بهطور شاخص،نگاهی تاریخ محور بر سرگذشت و احوال نویسنده و حوادثتاریخی دارد که انعکاس آنها در اثر به چشم میآید.
از سوی دیگر،شکلگیری رمان تاریخی نیز رابطۀمستقیمتری میان ادبیات و تاریخ را شکل بخشید و این نوعرمان،تا حد تبدیل شدن به خود تاریخ نیز پیش رفته است.
شرایط هرگز یکسان خلق نمیشوند و نیز به همان ترتیبیکسان استنباط نمیگردند،لذا تاریخ،شکل خاص و منحصربه فرد خود را محفوظ خواهد داشت و به همین خاطر،نمیتوان در تبیین شکل آینده از گذشتۀ تاریخ بهره برد.