خلاصة:
زنان مربیان انسان های سالم اند، بنابراین، بی توجهی به سلامت زنان و اعمال خشونت خانگی علیه
آنان، می تواند سبب پیدایش انواع بیماری های روانی و حتی جسمانی گردد که این امر می تواند تهدیدی
علیه سلامت اعضا خانواده، تلقی گردد. به همین خاطر، مقاله حاضر، با هدف بررسی برخی عوامل موثر بر
خشونت خانگی و ارتباط آن با سلامت روانی زنان متاهل نگاشته شده است. روش تحقیق مورد استفاده پیمایشی بوده و جامعه آماری مورد بررسی کلیه زنان متاهل شهر تبریز به تعداد 378460 می باشد، که در نهایت امر از این تعداد، 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی مطبق انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در تحقیق حاضر، پرسشنامه بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای lisrel و spss استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی، حاکی از آن است که بین متغیرهای پدرسالاری، تجربه و مشاهده خشونت در خانواده پدشوهری زن، دخالت خویشاوندان شوهر و تحریک شوهر از سوی زن با متغیرهای خشونت خانگی علیه زنان و سلامت روانی زنان در سطح معنی داری 0/01،رابطه خطی معناداری وجود دارد؛همچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که متغیرهای مستقل مورد استفاده در تحقیق حاضر توانسته اند 39 درصد از تغییرات متغیر خشونت خانگی علیه زنان و 33 درصد از تغییرات متغیر وابسته سلامت روانی را تبیین نمایند.
ملخص الجهاز:
"جدول شماره 5:آمارههای توصیفی متغیرهای مستقل تحقیق (به تصویر صفحه مراجعه شود) یافتههای استنباطی تحقیق آزمون همبستگی با توجه به اینکه همه متغیرها در سطح سنجش فاصلهای مورد سنجش قرار گرفتهاند لذا، جهت سنجش همستگی بین متغیرهای تحقیق و متغیرهای همسرآزاری و سلامت روانی از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است که نتایج به شرح زیر میباشد: رابطه خطی بین متغیرهای پدرسالاری،تجربه و مشاهده خشونت در خانواده پدرشوهری زن،دخالت خویشاوندان شوهر و تحریک شوهر از سوی زن با متغیرهای خشونت خانگی وم سلامت روانی در سطح معنیداری 0/01 و با اطمینان 99 درصد معنیدار میباشد،همچنین نوع رابطه بین متغیرهای مذکور مثبت و مستقیم میباشد؛همبستگی بین متغیر سن ازدواج زن با متغیرهای خشونت علیه زنان و سلامت روانی با سطح اطمینان 0/01 معنیدار و معکوس تایید شد،بدین معین که هرجه سن ازدواج زن در سن پایینی باشد به مراتب خشونت خانگی و اختلالات روانی در بین آنان بیشتر خواهد بود؛رابطه خطی بین متغیر مدت زمان ازدواج با متغیر خشونت علیه زنان در سطح معنیداری 0/05 معنیدار بوده و رابطه خطی بین متغیر محل تولد زن با متغیر سلامت روانی نیز در سطح معنیداری 0/05،معنیدار بوده است؛ ولی همبستگی متغیر محل تولد شوهر با متغیرهای خشونت خانگی وس لامت روانی د سطح 0/01 و با اطمینان 99 درصد معنیدار بوده است؛رابطه خطی بین متغیرهای تعداد اعضای خانواده،ازدواج قبلی زن و ازدواج قبلی شوهر با متغیرهای خشونت خانگی با اطمینان 99 درصد به تایید رسد،ولی همبستگی این متغیرها با متغیر سلامت روانی معنی نبوده است.
با توجه به نتایج حاصله از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر میتوان پیشنهاداتی را در جهت کاهش و جلوگیری از دو پدیده خشونت خانگی علیه زنان و اختلالات روانی آنان ارائه نمود تا شاید پژوهش حاضر گامی هرچند کوچک در مسیر دستیابی به این مهم باشد: با توجه به تایید فرضیه رابطه بین تجربه و مشاهده خشونت در خانواده پدرشوهری،پیشنهاد میگردد که والدین باید سعی نمایند،حداقل در حضور بچهها،از بگومگوهای لفظی و مشاجرههای شدید پرهیز کرده و به کودکان خود روشهای منطقی و مسالمتآمیز حل مسائل را آموزش دهند؛تا اینکه در زندگی زناشویی آینده خود کمتر به خشونت متوسل شوند."