خلاصة:
رسانههاء به ویژه تلویزیون» درحال بازنمایی بخشی از فرهنگ و زندگی روزمره
هستند. این بازنمایی همیشه با ایدیولوژیهای خاصی همراه است. ما تلاش
کردهایم تا یکی از این ایدیولوژیهای بازنمایی حاکم بر سریالهای تلویزیونی
را ترسیم کنیم. در این مقاله نشان,دادهایم:که سریالهای تلویزیونی درحال
بازنمایی مصرفگرایی هستند. بزای اینامرانحوة بازنمایی آنها از سرمایههای
اقتصادی و فرهنگی گروههای اجتماعی مختلف و/همچنین نسبت میان
کالاهای مصرفی بازنمایی شده با موقعیت اقتصادی اجتماعی این گروهها را
تحلیل کردهایم. در این مطالعه "ار محتوا استفاده شدهاست
بهطوریکه تعداد ۵۳ قشمت از .سریالهای تلویزیونی که از سال ۱۳۷۶ تا
۳ از طریق تلویزیون پخش شده.است را به انتخاب کرده
و به تحلیل محتوای آنها پرداختهایم. یافتهها نشان میدهد که سرمایههای
اقتصادی به طرز فاحشی بیش از سرمایههای فرهنگی به نمایش گذاشته شده
است و کمترین نسبتی میان کالاهای مصرفی در این سریالها و جایگاه
اقتصادی» اجتماعی افراد وجود ندارد.
ملخص الجهاز:
"در واقع با بیان اینکه سریالهای تلویزیونی بیشتر چه اقشار اجتماعیرا نمایندگی میکنند و چه حجم و میزانی از سرمایههای فرهنگی و اقتصادی آنها را بازنماییمیکنند و اینکه آیا این سرمایهها با واقعیت زندگی اجتماعی این گروهها همخوانی دارد یا نهمصرفگرایی و تناقضات این بازنمایی را تحلیل کردهایم.
جدول شمارۀ(5):میزان نمایش اشیاء در فضاهای مختلف (به تصویر صفحه مراجعه شود)حال اگر 4386 صحنۀ نمایش انواع لوازم کار و لوازم خانگی را بر 324 صحنۀ نمایش سرمایۀفرهنگی تقسیم کنیم،خواهیم دید که تقریبا 5,13 برابر سرمایۀ فرهنگی برسرمایۀ اقتصادیتأکید شده است.
در حقیقت باید میان پایگاه اقتصادی افراد و سرمایههای مادی آنها تناسب برقرار باشد،امادادهها نشان میدهد که در اکثر سریالها فارغ از جایگاه طبقاتی افراد،حجم سرمایههایاقتصادی آنها بسیار بالا است و این عدم تناسب بینندگان را دچار ابهام در خوانش سریالها وابهام در درک موقعیت خود و اطرافیانشان میکند.
جدول شمارۀ(9):میزان نمایش ظاهر خانه (به تصویر صفحه مراجعه شود)میتوان مطالب فوق را چنین خلاصه کرد که میان سبکهای زندگی نمایش داده شده درسریالهای تلویزیونی در فاصلۀ سالهای 1376 تا 1383 و پایگاه اقتصادی و اجتماعی طبقاتیکه برای نمایش انتخاب شدهاند،تناسب کمی وجود دارد و در مواردی شاید تناسبی دیدهنمیشود.
در حقیقت محصول این نوع بازنمایی از زندگی از یک طرف عطش مصرف در مردم را بالا میبرد و انتظارات آنها را غیرواقعی میکند و از طرف دیگر روحیۀ یأس و سرخوردگیو ناتوانی در به دست آوردن چنین زندگی را باعث میشود که این سرخوردگی عمومی خود میتواندمولد برخی از بحرانهای اجتماعی باشد.
loV,ygoloicoS,tuO gniniD dna noitcnitsiD laicoS,ssensuorovinmO larutluC:yteiraV fo melborP eht dna noitpmusnoC)9991(ydneW neslO dnA aidyL snetraM,nalA edraW E} سریالها و قسمتهای مورد تحلیل (به تصویر صفحه مراجعه شود)"