ملاک های تشخیصی اختلالات یادگیری در مقیاس هوشی تجدید نظر شده وکسلر کودکان مقالة

پژوهش حاضر با هدف ارایه شاخصهای تشخیصی اختلال یادگیری در مقیاس ویسک ـ آر، با استفاده از روش مروری منابع مربوط به اختلال یادگیری در ایران و جهان را مورد بررسی قرار داد و 6 شاخص تشخیصی را برای اختلال یادگیری در مقیاس ویسک ـ آر معرفی نمود. نتایج نشان داد که رایجترین الگوی عملکرد کودکان دارای اختلال یادگیری در مقیاس ویسک ـ آر و شاخصهای تشخیصی مورد استفاده در جهت تشخیص اختلال یادگیری عبارتند از:1. داشتن هوشبهر طبیعی در مقیاس ویسک ـ آر2. وجود تفاوت معنادار بین هوشبهر کلامی و غیرکلامی در مقیاس ویسک ـ آر3. وجود تفاوت معنادار بین نمره آزمودنی در خرده مقیاس های کلامی و غیرکلامی، با میانگین نمره ی وی در کل هر مقیاس به طور جداگانه.4. وجود تفاوت معنادار بین نمرات آزمودنی در خرده آزمونها5. ضعف عملکرد در نیمرخ اسید( ACID)6. ضعف عملکرد در عامل توالی و دانش اکتسابی باناتاین و عامل رهایی از حواسپرتی وکسلر

"ملاکهای تشخیصی اختلالات یادگیری در مقیاس هوشی تجدید نظر شده وکسلر کودکان سمیه نظری / کارشناس ارشد کودکان استثنایی از دانشگاه تهران، مدرس مرکز تربیت معلم علی بن مهزیار اهواز الهام کوتی / دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی دانشگاه آزاد اهواز حیدر سیاحی / کارشناس ارشد کودکان استثنایی از دانشگاه علامه طباطبایی، مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز چکیده کلید واژه مقدمه: افزایش روزافزون شمار افراد دارای اختلالات یادگیری، به سبب رشد و توسعه تعاریف و گسترش ابزارهای شناسایی و تشخیص اختلال یادگیری، توجه حوزههای پژوهشی متعددی را به خود جلب نموده است. خرده آزمون های مربوط به هر یک از عوامل باناتاین در ذیل آمده اند: - عامل فضایی: خردهآزمونهای الحاق قطعات، مکعبها، تکمیل تصاویر - عامل مفهومی: خردهآزمونهای ادراک، شباهتها، واژهها - عامل توالی( زنجیرهای): خردهآزمونهای رمزگردانی، حساب، حافظه ارقام - عامل دانش اکتسابی: خردهآزمونهای حساب، واژهها، اطلاعات ( انجیولی و سیجل، 2003) پژوهشهای انجام شده در مورد عوامل باناتاین نیز به نتایج ناهمسانی منتهی شدهاند( برای مثال ولکوف17، 1985) و قابلیت تشخیصی این الگوی فرضی را مورد سوال قرار داده اند که با توجه به چتر گسترده اختلالات یادگیری، امر شگفت انگیزی نیست. از آن جا که طبق تعریف، اختلال یادگیری، مشکلات ناشی از ناتوانیهای حرکتی، بینایی یا شنوایی، کم توانی ذهنی، آشفتگیهای هیجانی، فقر محیطی، فرهنگی یا اقتصادی را در بر نمی گیرد، تشخیص اختلال یادگیری باید با استفاده از تجزیه و تحلیل کیفی عملکرد هر آزمودنی در مقیاس ویسک ـ آر، مدنظر داشتن الگوهای عملکردی ارایه شده برای سایر اختلالات در این مقیاس، بررسی همه جانبه آزمودنی در زمینه های جسمی، عاطفی، فرهنگی، محیطی، آموزشی و همچنین در نظر داشتن شرایط آزمون و سایر شرایط انجام گیرد تا بتوان به نتیجهی آزمون و تشخیص ارایه شده اطمینان نمود."