خلاصة:
مکتب یگه یکی از درشنهها، مکتبهای فلسفی هندو، و از جمله شش مکتب راستباور (استیکه= هستگو)، است. یگه همچون سایر مکتبهای فلسفی هندویی، یک «مکتب نجات» است. در مکتب یگه، بهسان عموم مکتبهای فلسفی ـ عرفانی هندو، معضل آدمی جهل و عدم تمییز میان خود حقیقی و غیر خود است: رهایی از این معضل از طریق معرفت به همین تمایز ممکن میشود. اما آنچه مکتب یگه را از دیگران متمایز میکند دو چیز است: یکی نظریة نجات خاص این مکتب است، و دیگری راه یا طریقت ویژهای است که مکتب یگه برای تحقق آن نظریه فراپیش مینهد. بر اساس نظریة نجات یگه، معرفت متمایزکننده، تنها با خاموشی اندیشه و فرونشستن جنبش افکار، محقق خواهد شد. طریقت مخصوص یگه نیز مراحل متدرج و هشتگانة تحقق این امر را بهطور عملیاتی، آموزش میدهد. این جستار، کوششی است برای تبیین نظریه و طریقت نجات در مکتب یگه.
Yoga school is one of the philosophical schools of Hinduism، and is one of the six Astikas (the belief that heaven، and God exits- Vedic). Yoga school، like other philosophical schools of Hinduism، is a" school of salvation". Thisschool، like other Hindu philosophical- gnostic schools، believes that the basic problem of man is ignorance and lack of discrimination between real ego and noneego.The solution of this problem will not be possible without realizing the distinction between them.However، this school differs from other schools in two aspects: 1. it has a particular theory about salvation.2. It offers a special way for applying the salvation theory. According to the salvation theory of Yoga، the discriminating knowledge can only be attained through silencing thought and suppressing the movement of thinking. The special path of Yoga teaches practically eightfold graded steps to apply this fact، as well. This assay tries to explain the theory and path of salvation in Yoga school.
ملخص الجهاز:
"اما این دستورالعمل و نیز تأکید اصل پیشین بر تمرکز بر نام خدا، به تنهایی کافی نیست تا یگه را با خداباوریهای عاشقانة آیین هندوی متأخر، همروش دانست، بلکه باید بر این حقیقت تأکید کرد که مکتب یگة کلاسیک، درحقیقت یکی از مصادیق بارز طریق معرفت (جنانه مارگه) است که بهلحاظ روشی، در قبال طریق دلدادگی (بهکتی) قرار میگیرد.
707 دیگر تواناییهای فوق عادی، که یگه سوتره به آنها اشاره کرده است، عبارت است از: آگاهی از اسرار جهان هستی، که با متوجه ساختن سه مرحلة نهایی یگه بر خورشید ممکن میشود؛ آگاهی از اسرار تن، که با متوجه کردن سه مرحله بر ناف خویش به دست میآید؛ برطرف کردن گرسنگی و تشنگی، که با متوجه ساختن آن سه مرحله بر گلوی خود میسر میشود؛ شنیدن اصوات لطیف آسمانی، که با متوجه ساختن آن سه بر ارتباط میان اثیر (آکاشه) و شنوایی حاصل میآید؛ قدرت راه پیمودن در فضا، که در نتیجة توجه دادن آن سه مرحله نهایی یگه بر رابطة میان اثیر و جسم محقق میشود.
این که برای رسیدن به معرفت متعالی و تحقق حقایق معنوی در نفس، نیاز به آرامش و پالودگی ذهن از خواطر و تموجات ذهنی است، چیزی نیست که منحصر به مکتب یگه و یا حتی مکتبهای هندی و شرقی باشد.
f: Williams, Sanskrit Dictionary, Online Sanskrit Dictionary, 2003 kṣipta mūdha vikṣipta ekāgra nruddha prajñātayoga samapatti saṁprajñāta samādhi asaṁprajñāta yoga asaṁprajñāta samādhi samādhi-yoga دقت شود، مهمترین تفاوت یگه در این دو وضعیت این نیست که در لایة چهارم تمرکز بر روی شیئی از اشیای بیرونی یا درونی انجام میگیرد، و در لایة پنجم بر روی ذات، روح ، نفس یا مانند آن، بلکه در این است که در لایة پنجم اصولا هیچ گونه فعالیت ادراکی ذهنی یا عقلی، حتی تمرکز، وجود ندارد."