خلاصة:
سنجیده و بونده تر (= کاملتر) آن می نماید که ما در بحث های اسطوره شناختی سنجشی (= تطبیقی) به پهنه بونده تر آن، یعنی نقد اسطوره شناختی سنجشی بپردازیم و تنها در نمایاندن همانندیها و همسانیهای دو یا چند اسطوره باز نماییم؛ که به نقد و گزارش آنها بپردازیم. این جستار، دو قهرمان اسطوره های ایرانی و یونانی، «فریدون و تزه» را به دبستان نقد اسطوره شناختی ژرفا برده، و پس از سنجشی در میانه این دو قهرمان و رسیدن به پنج زینه (= مرحله) رشد همسان در آنها، هر کدام از این زینه های پنجگانه رشد را به ژرفی و گستردگی می گزارد و در فرجام، این پنج زینه را چونان کهن نمونه ای، نیز چونان ریختاری (= فرمولی) قهرمانساز می نماید.
ملخص الجهاز:
"به هر روی،اسطوره،برآمده از این دو فرایند روانی تواند بود که در دبستان نقد اسطورهشناختی سنجشی،در دبستان نقد اسطورهشناختی ژرفا،همسانیها و همگینهای اسطورهای را در کالبد پدیدهای به نام کهم نمونهها )epytehcra-( میجوید و باز مینماید؛و کهن نمونهها،آن بستههای روانی از پیش ساخته شدهای است که در ناخودآگاهی همگانی همه انسانها،به گونهای یکسره همسان و همگن یافت میآید و رفتار و کنش و منش آنها را در سان و سیمایی همانند،پذیرفتار میآید.
مادر،و شرایط اولیۀ روانی و جسمی کودک است(یونگ،1368:50) اگر ما بر آن سریم که کهننمونۀ مادر چونان قالبی،قهرمان را تا سالهای نخستین زندگیش در خویش جای میدهد و پس از رشد ناخودآگاهی اوست که نرمنرم و آهسته آهسته از این کهننمونه جدا میآید،پس باید بر این سر نیز باشیم که شخص مادر و زهدانش،نخستین دربردارندۀ کهننمونۀ مادر است؛یعنی مادر،نخستین نمادی است که کهننمونۀ مام میتواند از روی و سویهایش،خویش را در آن به نمود برساند.
در اسطورهها«بابپرسی»نخستین کوششهای قهرماان برای درآمدن از ناخودآگاهی است؛و این کردار بابپرسی،همان مامکشی تواند بود که خودآگاهی آغازین قهرمان را پذیرفتار میاید و نهانپژوه سویسی،یونگ،در اینباره نوشته است: «جهان،وقتی ظاهر میشود که انسان آن را کشف کند(-رسیدن به خودآگاهی).
قهرمان اسطورهای،که اینک برکشیده شده و به رشد تنی بونده (-کامل)رسیده است،میبیند که چونان همسالان خود نیست؛و از داشتن پدر بیبهره است و همین نکته وی را هیجانی کرده که چونان فریدون به نزد مام بیاید و از باب بپرسد: {Sبر مادر آمد؛پژوهشد و گف#بگو مرمرا،تا که بودم پدر؟# چه گویم کیم،بر سر انجمن؟#که:بگشای بر من نهان از نهفت# کیم من؟به تخم،از کدامین گهر؟#یکی دانشی داستانم بزنS} (فردوسی،1374:15) قهرمان اسطورهای،در یک فرایند هیجانی از بابپرسی تا بابیابی،به رده و پایهای میانه از خودآگاهی دست مییابد."