ملخص الجهاز:
"لذا بدون توجه به اقدامات هزینهآور،از سرگرد صادقی خواسته شد تا با راهنمایی تیمسار نظامی،فرماندار نظامی شهر قم با عبد العظیم قائمیفرد رئیس دفتر شریعتمداری در تماس و ارتباط نزدیک باشد،در یک شهر مذهبی چون قم فقط از طریق مذهب امکان ایجاد تفرقه وجود داشت زیرا اساسا طیفهای دیگر مقامی برای ابراز وجود نداشتند و تنها چهرهها و جریانات مذهبی میتوانستند با طرح مسائل انحرافی بر مبنای مذهب مردم را دچار ابهام و تردید نمایند.
آیا استراتژی اولیه که بر این اصل استوار بود:«بهر وسیله که ممکن باشد اصلح است اینها را به جان هم انداخت»،توانسته بود پاسخ مناسب به درخواستهای رژیم دهد و یا سرگرد صادقی برای عرض چاپلوسی بیشتر و نمایش موفقیت خود در ماموریت محوله،مجبور بود گزارش دهد که: «در ارزیابی این تظاهرات میتوان گفت که ریشه اختلاف بین طرفداران[امام] خمینی و طرفداران شریعتمداری عمیقتر شد و اگر تابحال طرفداران خمینی خود را یکه تاز میدان میدانستند حالا احساس میکنند که رقیبی مثل شریعتمداری نیز وجود دارد.
دولت میدانست که او تا جایی سینه سپر میکند که مردم آشکارا دست رد به سینهاش نزنند و مسلما منافع خویش را در آن لحظات حساس فدای منافع رژیم نخواهد کرد با این وجود از قائمیفرد خواستند تا شریعتمداری را جلو بیندازد: «به او[قائمیفرد]گفته شد که نظر مساعد شریعتمداری را نسبت به دولت آقای بختیار جلب کند در این مورد به او گفته شد همانطور که[امام]خمینی در اظهار نظرها و ملاقات خود آزاد است و همین استقلال رأی به او قدرت بخشیده است،آقای شریعتمداری نیز از خود استقلال رأی نشان بدهد و با دولت آقای بختیار وارد مذاکره شوند و هرگونه پیشنهاد و راهنمایی دارند بگویند..."