خلاصة:
این روزها دغدغه و اضطراب جهانی شدن، مشغله ذهنی بسیاری از متفکران عرصه سیاست، اقتصاد و غیره را تشکیل می دهد و همه به نوعی از دید خود به این مقوله پرداخته و آن را رد یا قبوا می کنند و آنچه در این مقوله به فراموشی سپرده شده و یا حداقل کمتر توجه شده است، توجه به نقش ترجمه های قرآن کریم و جایگاه آن در این زمینه است. این پژوهش می کوشد تا ضمن اراده معنای مورد نظر از مغهوم جهانی شدن، اصول، ویژگی ها، نتایج و پیامدهای آن، ساز و کارهای تحقق طرح جهانی سازی فرهنگ قرآن و آسیب های جهانی شدن دین را بررسی کند و سپس چالش های فرهنگ قرآنی در عصر جهانی شدن را بیان کند. این مقاله «قرآن» و «جهانی شدن» را ملازم هم دانسته و بیان می کند قرآن کریم وحی نامه الهی است که برای هدایت نظری و علمی انسان در همه عصرهای آمده است.
ملخص الجهاز:
"(جوادی آملی،1384:193) پیامبر گرامی حضرت محمد(ص)پیام قرآنی خود را که همان وحی الهی است،با ویژگی ابدیت برای تمامی بشریت اعلام کرده است و از زبان قرآن فرموده است: {/«یا ایها الناس إنی رسول الله الیکم جمیعا»/}(اعراف:158) «ای جهانیان همانا من فرستاده خدایم به سوی همه شما» واژه رسول و جمیع نشاندهنده جهانی بودن و آنگاه چهانی شدن قرآن کریم و معارف متعالی آن است.
برای ترجمه یک چنین کتابی با چنین ویژگیهای بیدلیل و بینظیر در عصر جهانی شدن و در حالیکه عمده متکلمان و مخاطبان آن در سرتاسر گیتی،دریافت درستی از اندیشهها و فقه اسلامی ندارند و زمینههای اعتقادی آنان تا حد قابل اعتنایی متفاوت از ماست،کار دشوار و دشوارتر میشود و مترجم ناگزیر است به شیوههایی متوسل شود و افزودههایی در متن ترجمه داشته باشد تا خواننده بیگانه با معانی اسلامی دریافتی دقیق و منطقی و فارغ از کژفهمی داشته باشد و یک چنین ترجمهای مستلزم آن است که مترجم نه تنها زبان مبدا را بشناسد و به زبان مقصد تسلط تام و تمام داشته باشد بلکه پیام یعنی کلام وحی را با ذره ذره هستی خویش دریافه باشد،با دلایل نزول و یا شأن نزول یکی یک آن آیات آشنا باشد یا به عبارت دقیقتر آن مفاهیم را ملکه خویش کند،فراتر آنکه به لایه زیرین معنایی آن پی برده باشد."