خلاصة:
در این پژوهش،دیدگاههای عرفانی و صوفیانة رشید الدین ابوالفضل میبدی دربارة آیات مرتبط با «مرگ» در کتاب کشف الاسرار بررسی و تحلیل میشود.مرگ،این پیشامد گریزناپذیر و پراهمیت، پدیدهای است که به انحای گوناگون در قرآن کریم از آن سخن رفته است. میبدی، آنگونه که شیوة غالب او است، در نوبت سوم کتاب خویش، به تأویل آیات میپردازد. تأویلات او عمدتا به دو شیوۀ تطبیقی و ذوقی صورت میگیرد که بخش عمدة آن به شکل تطبیقی است و در آن مؤلف میکوشد به نحوی مطالب آیه را با اصول و عقاید عرفا و متصوفه مرتبط و منطبق ساخته، بر این اساس آنها را تشریح کند. در برخی آیات نیز وجوه متعددی را در تأویل یک آیه بیان میکند که برخی از آنها ذوقی و برخی تطبیقی است. این نوشتار که موارد یاد شده را به صورت توصیفی – تحلیلی بررسی میکند، نشــــان میدهد که میبدی با تأویل آیات به طرح مباحثی چون موت ارادی عرفا، احوال متصوفه در هنگام نزع، دیدگاه اهل عرفان نسبت به پدیدۀ مرگ و نقش آن در وصال حق و ... پرداخته و با استناد به سخنان، اشعار و حکایات نقل شده از بزرگان دین و عرفان موضوع را تبیین نموده است.
ملخص الجهاز:
"« قل ان کانت لکم الدار الاخره عندالله خالصه من دون الناس فتمنوا الموت ان کنتم صادقین » « و لن یتمنوه ابدا بما قدمت ایدیهم و الله علیم بالظالمین » (بقره / 94-95) « بگو ای پیغمبر که اگر سرای آخرت با آن ناز و نعمت را خداوند به شما اختصاص داده دون سایر مردم بایست به مرگ مشتاق و آرزومند باشید اگر در این دعوی راست میگوئید» « و هرگز آرزوی مرگ نکنند زیرا عذاب سخت به سبب کردار بد در آخرت برای خود مهیا کرده اند و خدا داناست به همه ستمکاران » این آیه نیز اگرچه دربارة قوم یهود است و شأن نزول آن ، پاسخ به ادعای یهودیان دانسته شده که میگفتند جز یهود و پیروان مسیح وارد بهشت نمیگردند (رک میبدی ، 1376 ، ج 1 ، 284) اما صاحب کشف الاسرار در تفسیر آن در نوبت سوم ، به بیان دیدگاه عرفا و متصوفه نسبت به پدیده «مرگ» و چگونگی برخوردشان با این پیشامد حتمیپرداخته، دست به تأویل تطبیقی زده است.
» (میبدی،1376،ج1 :27) بررسی نمونههایی از تأویل ذوقی در آیات پیرامون مرگ در کشف الاسرار «نحن قدرنا بینکم الموت و ما نحن بمسبوقین » (واقعه / 60) « ما مرگ را بر همه خلق (به اختلاف سن) مقدر ساختیم و هیچ کس بر قدرت ما سبق نتواند برد» ابوالفضل میبدی در تفسیر این آیه در نوبت سوم به تأویل ذوقی روی میآورد و آفریدن را نشانه لطف خداوند و میراندن را نشانه قهر او میداند و از جانب حق میگوید : «بیافریدم، تا قدرت و لطف بینی ، بمیرانم ، تا سیاست و قهر بینی ، باز زنده گردانم تا هیبت و سلطنت بینی » (میبدی ، 1376 ، ج 9 : 470) گفتنی است در این سوره ، در آیة 59 ، ابتدا از آفریدن صحبت میشود : « ء انتم تخلقونه ام نحن الخالقون» آن گاه از میراندن سخن به میان میآید که به قول میبدی، خداوند در این امر کمال قهر خود را نسبت به بنده به نمایش میگذارد ."