خلاصة:
این پژوهش از نوع پژوهش های شبه تجربی است که اثربخشی رویکرد معنادرمانی را به شیوه گروهی بر کاهش ناامیدی در زندگی معلولان ضایعه نخاعی پس از زلزله در شهرستان زرند بررسی کرد. جامعه آماری کلیه معلولان ضایعه نخاعی پس از زلزله در شهرستان زرند بودند که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده (برای دو گروه 12 نفری آزمایش و گواه) انتخاب و در دو گروه گماشته شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه 20 سوالی ناامیدی بک بود. برای مقایسه میانگین های افتراقی دو گروه از آزمون t استفاده شد. در این پژوهش شش فرضیه مطرح شد که در این فرضیه ها، مولفه های مختلف ناامیدی و نمره کل با توجه به رویکرد معنادرمانی به شیوه گروهی بررسی شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که t محاسبه شده برای بررسی میانگین های دو گروه در مولفه های مختلف ناامیدی در حوزه دستیابی به خواسته ها (3.512-)، نومیدی درباره آینده (4.862-)، نگرش نسبت به آینده (2.555-)، دورنمای زندگی (3.471-)، اعتماد به آینده (0.242-) و در حوزه نمره کل (8.685-) است که فقط فرضیه پنجم تایید نشد و بقیه فرضیه ها از لحاظ آماری معنادار تشخیص داده شده اند. نتایج نشان داد که این روش بر کاهش ناامیدی معلولان ضایعه نخاعی پس از زلزله موثر است.
ملخص الجهاز:
نتایج این پژوهش نشان داد که t محاسـبه شـده بـرای بررسی میانگین های دو گروه در مؤلفه های مختلف ناامیدی در حوزة دستیابی به خواسته ها (۳/۵۱۲‐)، نومیدی دربارة آینده (۴/۸۶۲‐)، نگـرش نـسبت بـه آینده (۲/۵۵۵‐)، دورنمای زندگی (۳/۴۷۱‐)، اعتماد به آینده (۰/۲۴۲‐)و در حوزة نمره کل (۸/۶۸۵‐)است کـه فقـط فرضـیة پـنجم تأییـد نـشد و بقیـة فرضیه ها از لحاظ آماری معنادار تشخیص داده شده اند.
براس ٩(١٩٨٨) ویژگی ناامیدی را در بیماران افسرده بررسی کرد و پی بـرد کـه شایع ترین ویژگی های شاخص این افراد آه کشیدن و گفتن « نمی دانم » است که نـشان دهنـدة طرح شناختی منفی و احساس بی کفایتی مربوط بـه یـک سـبک اسـنادی کلـی و ثابـت اسـت (ریکیمن و هونک ١٠، ١٩٩٥، به نقل از هدایتی ، ١٣٨٥).
در تبیین این فرضیه می توان گفت که معنادرمانی دردرمان اختلالات متعـدد روانـی مـؤثر است و معنادرمانی یکی از روش های روان درمانی هستی گرایانه است ، بـه ویـژه بـرای درمـان بیماران ضایعة نخاعی و سرطانی که بیماری آن ها شدید و درمان امکان ناپذیر به نظر می رسد و دچار گم گشتگی معنا در زندگی شده اند و یأس و ناامیدی زیادی دارنـد ایـن روش مـی توانـد به طور ملاحظه پذیری به آن ها کمک کند در همین راستا شرکت در گـروه نقـشی مهـم را ایفـا 1.
یافته های فرضیة دوم با نتایج پـژوهش هـای ابـر١(١٩٧٥بـه نقـل از قنبـری هاشـم آبـادی ، ١٣٨٣)؛ تامــسون ٢و همکــاران (٢٠٠٣) بلــر٣(٢٠٠٤)؛ ســوزیچ و همکــاران (٢٠٠٦)؛ رودینــی (١٣٨٥)؛ شیخ پور (١٣٨٥) همخـوانی دارد کـه اثربخـشی مـشاورة گروهـی معنادرمـانی را بـر کاهش ناامیدی دربارة آینده و امید به زندگی را گزارش کرده اند.