خلاصة:
وجود منابع غنی نفتی و چالش های عمده اقتصادی در مسیر توسعه کشور همواره نقش استفاده بهینه از این منابع را در نیل به توسعه پایدار به موضوعی مهم و مورد توجه تبدیل کرده است. این مطالعه سعی دارد اثرگذاری حالت های مختلف گردش وجوه نفت بر اجزای تولید ناخالص داخلی را بررسی کند و با استفاده از الگوی تعادل عمومی محاسبه پذیر دو رویکرد «صندوق توسعه ملی» و «توزیع مستقیم درآمدهای نفتی» را تجزیه و تحلیل نماید. نتایج حاصل از حل پویای مدل نشان می دهد رویکرد صندوق توسعه ملی در بلندمدت کارکرد مناسب تری نسبت به رویکرد توزیع مستقیم دارد با این توضیح که رویکرد توزیع مستقیم برای تامین هدف کاهش وابستگی بودجه دولت به نفت کارکرد بهتری از صندوق توسعه ملی دارد. اما زمانی که هر دو رویکرد به صورت مکمل و توامان در نظر گرفته می شود، همه اجزای تولید ناخالص داخلی جز مخارج دولت بهبود یافته و در کل تولید ناخالص داخلی در مقایسه با هریک از رویکردهای مورد بررسی، افزایش می یابد. ازاین رو، رویکرد توزیع مستقیم مشمول مالیات که مکمل (و نه جایگزین) صندوق توسعه ملی است رویکرد منتخب این تحقیق پیشنهاد می شود.
The existence of oil rich resource and its challenges for optimal management
is very important issue in development of Iranian economy. This paper tries to
investigate the effect of different oil revenue circulation on Gross Domestic
Production (GDP) and its components. Thus, the paper analyzes two
approaches based on "National Development Fund" {NDF} and "Direct
Distribution of Oil Revenues" (DDOR) by using computable general
equilibrium model. Findings show that the NDF approach have a appropriate
effect on GDP in long run, but the DDOR approach is better than NDF in term
of decreasing dependence of Government Budget to oil revenues. However, if
both approaches are considered as complementary and combined, all GDP
components except Government expenditure are improved as well as GNP as
a whole is increased. Thus, this paper suggests that the DDOR approach must
be applied as a complementary rather than alternative approach along with the
NDF approach.
ملخص الجهاز:
ازاین رو، در تحقیـق حاضـر سـعی شـده دو رویکـرد صندوق توسعه ملی و توزیع مستقیم مشمول مالیات در قالـب الگـوی تعـادل عمـومی پویـا، مدل سازی شودو با توجه به اثرگذاری هرکدام از این روش های مدیریت درآمدهای نفتـی بر اجزای تولید ناخالص داخلی بررسی شود.
Closures به این صورت که معادل ٢٠درصداز درآمدهای نفتـی در سـناریوی پایـه کـه بـه صـندوق واریز می شد، به سهم درآمدهای دولت افزوده شده و مابقی به حسـاب ذخیـره ارزی واریـز می شود (که همانند سناریوی پایه نقش تعدیل شوک های برون زای نفتی بر بودجه دولـت و اعطای تسهیلات به بخش خصوصی را برعهده دارد).
Saving-driven ۳-۱-۱-۲ سناریوی دوم : توزیع مستقیم مشمول مالیات به عنوان سیاست مکمل صندوق توسعه ملی در این سناریو ضمن حفظ جایگاه صندوق توسـعه ملـی و حسـاب ذخیـره ارزی براسـاس قـانون برنامه پنجم توسعه ، به منظور کاهش وابستگی مخارج جـاری دولـت بـه نفـت و افـزایش کیفیـت نهادی دولت (اعـم از شـفافیت و پاسـخ گـویی در قبـال اتخـاذ سیاسـت هـاو عملکردهـا) توزیـع مستقیم درآمدهای نفتی مشمول مالیات نیز اضافه می شود.
نتایج حاصل از مدل تعـادل عمـومی نشـان مـی دهـد کـه رویکـرد صـندوق توسـعه ملـی (سناریوی پایه ) نسبت به توزیع مستقیم درآمدهای نفتی بـین خانوارهـا، اثرگـذاری مناسـبی بـر تولید ناخالص داخلی دارد با این توضیح که با مقایسه نتایج به دست آمده بین ایـن دو سـناریو، مطابق انتظار در حالت توزیع مستقیم مخارج دولت کاهش یافته و وابستگی آن بـه درآمـدهای نفتی کم می شود.
"Natural Resource Abundance and Economic Growth", Working Paper, Institute for International Development,Harvard University.