خلاصة:
از دهة 1930 و همزمان با پیشرفت و گسترش وسائل ارتباطجمعی، تحقیقات در این حوزه آغاز شد و عناصر اصلی آن علم به دست آمد که بهطور خالصه عبارتاند از: تحلیل کنترل؛ تحلیل محتوی؛ تحلیل وسیلة ارتباطی؛ تحلیل مخاطب و تحلیل تأثیرات رسانهها بر مخاطبان (معتمدنژاد، 1390، ص10). بنابراین، برای رسیدن به الگوی جامع در علوم ارتباطات اجتماعی، باید تکتک این عناصر را بررسی کرد و برای هریک، مدل مناسبی ارائه نمود. البته باید توجه داشت که بهسبب تنوع جوامع و فرهنگها، الگوهای مربوط به هرکدام از آنها نیز با هم متفاوت است و این تفاوت در نتیجهگیریها مؤثر خواهد بود. ازاینرو، این مقاله قصد دارد «تحلیل مخاطب» را بهعنوان مهمترین عنصر این علم (محسنیانراد، 3190، ص319)، با نگاهی بومی و براساس ارزشهای اسالمی بررسی کند و تعیین نماید که رسانهها در جامعة اسالمی چگونه باید به مخاطبان خود نگاه کنند و آنها را طبقهبندی نمایند؛ چرا که وجود اختالفات معنایی و بدفهمیها موجب شده است که از مخاطب، انواع و اقسام طبقهبندیها با رویکردهای مختلف پدید آید که گاه ممکن است نارس یا گمراهکننده باشد. این مطالعه با روش کتابخانهای مخاطبان جهانی را برای یک رسانة اسالمی مورد تحلیل قرار داده و با برگزیدن معیار «ایمان و عمل صالح» در نتیجة آن به هشت طبقه از مخاطبان دست یافته است. سپس، تفاوت جامعة مؤمنان را با جامعة غیرمؤمنان برشمرده و مسیر هریک را مشخص کرده است. در نهایت، نیز نسبت خود رسانة اسالمی با مخاطب، تعیین شده است که براساس آن، نحوۀ تعامل رسانه نسبت به هر دسته از مخاطبان معلوم میگردد.
ملخص الجهاز:
"عالمة طباطبایی ذیل آیة 2 سورۀ بقره میفرمایند: «متقین عبارتاند از: مؤمنان، چون تقوا از اوصاف خاصة طبقة معینی از مؤمنان نیست، و اینطور نیست که تقوا صفت مرتبهای از مراتب ایمان باشد، که دارندگان مرتبة پایینتر، مؤمن بیتقوا باشند، و در نتیجه، تقوا مانند احسان، اخبات و خلوص، یکی از مقامات ایمان باشد، بلکه صفتی است که با تمامی مراتب ایمان جمع میشود، مگر آنکه ایمان، ایمان واقعی 158 دین و ارتباطات، سال شانزدهم، شمارة اول و دوم (پیاپی35 و 35)، بهار-تابستان و پاییز-زمستان 1158 نباشد» (عالمه طباطبایی، 1390، ج0، ص31)؛ پس میتوان چنین نتیجه گرفت که معیار برتری انسانها «ایمان و عمل صالح» است و باید در طبقهبندی انسانها در جامعه- و حتی رسانهها- از این معیار بهره برد.
هدف قرآن کریم در یک بیان کلی، هدف نهایی هر موجودی را بازگشت بهسوی خداوند میداند و در این امر هیچ استثنایی قائل نمیشود: «وإلی الله المصیر» (آل عمران:32)32، اما در چگونگی این بازگشت، انسانها و جوامع بشری را مختار قرار داده است تا به انتخاب خود یکی از دو مسیر هدایت یا ضاللت را بپیمایند: «إنا هدیناه السبیل إما شاکرا 358 دین و ارتباطات، سال شانزدهم، شمارة اول و دوم (پیاپی35 و 35)، بهار-تابستان و پاییز-زمستان 1158 وإما کفورا» (انسان:9)19؛ به این ترتیب که انسانها را به دو بعد عالی و دانی یا به تعبیر دیگر، به دو بعد انسانی یا حیوانی مجهز نمود و فرمود: آن که در کشاکش این دو قسم، بعد انسانی را غلبه دهد و تقوا پیشه کند، در قیامت نعمت بهشت الهی- و باالتر از آن- نعمت رضوان الهی را انتخاب کرده است (توبه:310) و کسی که بعد حیوانی را اصل قرار دهد، چون حیوانها و بلکه بدتر از حیوانها خواهد بود (فرقان:11) و در قیامت به عذاب الهی دچار خواهد شد (توبه:310 و محمد:32) و به پستترین درجة ممکن خواهد رسید."