بررسی تطبیقی دیدگاه سهراب سپهری و جبران خلیل جبران نسبت به زن مقالة

اللغة و الادب العربی خریف 1434 - العدد 3 (‎24 صفحة - من 45 إلی 68 )

الکلمات المفتاحية: آثار شعر معاصر فارسي شعر معاصر عربي سهراب سپهري جبران خليل جبران تاثير از زن زن شعر جبران شاعر البوصیری الشعر النقد الادبی

خلاصة:

اهمیت نقش زن در تعالی ارزش‌های اخلاقی، از حوزه‌های سیاسی و اجتماعی فرا‌تر رفته و عرصه‌های فرهنگ و هنر جوامع را نیز تحت الشعاع قرار داده‌است. مسأله‌ای که گر‌چه در نگاه نخست کم‌اهمیت جلوه‌ می‌کند؛ ولی سابقه‌ی دیرینه‌ای در ادبیات سراسر جهان دارد.سهراب در یک خانواده‌ی مسلمان و جبران در یک خانواده‌ی مسیحی متولد شدند ولی نگاه آنان نسبت به زن دارای نقاط مشترک بسیاری است. جبران در پرداختن به این موضوع و اشاره به نام زنان زندگی‌اش، بی‌پروا ‌ و سهراب در این زمینه محتاط بوده‌است. سهراب سپهری، شاعر معاصر ایرانی در اندیشه‌های شگرف خود از نخستین زن زندگی‌ یعنی مادرش با واژگانی از جنس سادگی سخن می‌گوید و شاعر بزرگ لبنانی، جبران خلیل جبران نیز تمام احساساتش نسبت به زن را در گام نخست به پای مادرش فدا‌ می‌کند، هر چند که او در زندگی شخصی خود با زنان بسیاری در ارتباط بوده‌است که به آن‌ها نیز در آثارش اشاره می‌کند. این پژوهش تطبیقی با هدف میزان تأثیر‌پذیری دو شاعر معاصر، سهراب سپهری و جبران خلیل جبران از زن و شخصیت او انجام پذیرفته‌است.

ملخص الجهاز:

"و هو لا یقصرها علی وصف المحسوسات، أو علی التصویر الجزئی، و یربطها بنفسالشاعر و عاطفته، و قد قدم زکی مبارک‌تحلیلا جیدا للصورة الفنیة فی القرآن الکریم، و تمتازالصور الشعریة فی القرآن بتثبیت المعنی و تأکیده حین یقتضی المقام ذلک و یؤکد أن القرآنلیس من الکتب التی یراد بها التشریع المحض، و إنما هو یذکر القوانین فی بساطة و سهولة، ثمیدعو إلی تأییدها و تنفیذها بالقوة و الجبروت، هذا و لم یکن النبی –علیه وعلی آله الصلاة و السلام -منالشعراءو هذه الآراء ترجع إلی ایمان زکی مبارک بالجمال و کان مؤمنا بأن الجمال الحسی یتبعهالجمال المعنوی، و لهذا نراه یقول: «والذین یستهجنون درس الجمال لا یدرکون کیف تکونالمصیبة لوانصرف الباحثون إلی درس ما فی وجوهم من دمامة وما فی طباعهم من عوج، و مافی عقولهم من التواء»(مبارک،1973م، 2/178. فهذه نظرة تاریخیة علی ماللشعراء من مواطن الهوی، و إن کانت القصیدةفی مدح الرسول - صلی الله علیه و آله و سلم - فقد کان زکی مبارک یؤمن بحیویة الحبوالوجد فی بدایات القصائد، لاموته و قول ما قالته الاوائل و هذا لجودة القصیدة و براعتها، ویری أن البوصیری استأنس عند نظمها بمیمیة ابن الفارض، و دلیل ذلک تشابه البدایتین، فانبدایة قصیدة ابن الفارض: «هل نار لیلی بدت لیلا بذی سلمأم بارق لاح فی الزوراء فالعلم أرواح نعمان هلا نسمة سحراو ماء وجرة هلا نهلة بفم»(مبارک،1917م، ص 201. م،ص194) نلاحظ أن الناقد یتغلغل فی معانی الشعر و یحبذ البعض و ینفر البعض و ذلک لإطلاعه الواسع و لذوقه الأدبی النبیل حیث یأتی بنماذج من السید الرضی و من البارودی للقیاس علی شعر البوصیری و شوقی ،و قد لاحظ الناقد نفسیة الشعراء و حتی ظروفهم السیاسیة و الاجتماعیة التی عاشوها و من خلال هذه النظرة اتجه الی المنهج النفسی."

استلام ملف الإرجاع :
(پژوهیار, , , )

تحميل
تحميل HTML

رابط قصير:

صفحة:

دخول / الاشتراک

تحتاج الدخول لعرض محتوى المقالة. إذا لم تكن عضوًا ، فتابع من الجزء الاشتراک.

دخول