ملخص الجهاز:
"جمعیت ایران در سال 1285 در آستانه انقلاب مشروطه حدود 9 میلیون نفر بود که از این شمار تنها چند دهم درصدشان باسواد بودند.
سال 1300 یعنی آغاز حکومت پهلوی جمعیت کشور 7/9 میلیون نفر بود که شاید حدود یک درصد آنها باسواد بودند.
کسانی که با زندگی ایرانیان مهاجر آشنایی دارند بخوبی میدانند که بسیاری از آنان با چه دشواریها و فداکاریهایی امکانات آموزشی فرزندان خود را فراهم آوردهاند به گونهای که هم اینک شمار -انتخابات دوم خرداد نشان داد که جامعه ایرانی به یقین تغییر کرده و ملت ایران خواهان حقوق و آزادیهای مدنی است.
اهمیتی که ایرانیان بویژه در نیم قرن گذشته به آموزش فرزندان خود دادهاند یک ارزش فرهنگی والاست که تاکنون ثمرات درخشانی به بار آورده است و در آینده نیز دستمایهء نوسازی اجتماعی جامعه ایرانی خواهد بود.
اما در این جا تنها درصد باسوادی در میان نیست بلکه مهمتر از آن شمار زنان باسواد در جامعه است.
6در ردهء متوسطه این نسبت بیش از 48 درصد است یعنی اگر دوره متوسطه را زمینهساز آموزش حرفهای و تخصصی دانشگاهی بدانیم میبینیم که دختران ایرانی همپای پسران خود را برای ورود به دانشگاه آماده میکنند.
جامعهای که بیش از 80 درصد مردم آن باسوادند و تقریبا نیمی از جامعه به کار آموزشی اشتغال دارد،سالانه بیش از 150 هزار نفر فارغالتحصیل از دانشگاههایش بیرون میآیند که تقریبا نیمی از آنها را زنان تشکیل میدهند،از نظر نیروی انسانی توسعه یافته است و تنها ساختارها و نهادهای مدنی لازم را کم دارد؛جامعه جوان و دانش آموخته ایران هم توسعه سیاسی میخواهد و هم توسعه اقتصادی و دلیلی هم برای صبر کردن نمیبیند."