خلاصة:
چکیده : پژوهش حاضر نقش و اهمیت شناخت استادان زبـان انگلیـسی دانـشگاه آزاد اسـلامی واحد آبادان از ابعاد گوناگون روش های تدریس مانند میزان آشـنایی بـا اصـول و تئـوریهـای روش تدریس زبـان انگلیـسی، بـازدهی آموزشـی، آشـنایی بـا روانـشناسی آموزشـی، طراحـی آموزشی و ... را بر پیشرفت و بازدهی آموزشی زبـان آمـوزان ، بـا اتکـا بـر تحلیـل هـای آمـاری توصیفی و استنباطی مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد. در این راستا، محقـق عوامـل عمـده و گوناگون بیانگر شناخت و آگاهی مدرسان از روش های تدریس و امور آموزشی را با اسـتفاده از ابزار پرسشنامه از مدرسان زبان انگلیسی جمع آوری و با روش فاکتور آنـالیز مـورد بحـث و بررسی قرار داد. به منظور سنجش روایی و محتـوای پرسـش نامـه ابتـدا ازنظـر اسـتادان محتـرم دانشگاه آزاد واحد آبادان استفاده شده اسـت ، سـپس درگفتگـو بـا مـشاور محتـرم ایـن طـرح پژوهشی و انجام اصلاحات دو مرحله ای نقاط ضعف آن مشخص وپرسـش نامـه ای متـشکل از ٤٧ سوال تهیه گردید. همچنـین بـا روش آلفـا کرونبـاخ پایـایی عوامـل اسـتخراج شـده ، مـورد مطالعه قرار گرفت و ضریب اعتبارآن ٠/٨٧ محاسبه گردید. نتایج به دست آمده نشان داد کـه موثرترین عوامل بیانگر شناخت مدرسان استفاده از الگوهای درسی، نرم افزار پیشرفته ، انتخاب مطالب درسی و طرح آزمون را شامل میشودو عواملی مانند سن و جنسیت مدرس با بـازدهی آموزشی دارای رابطه معنی داری نمیباشد.
ملخص الجهاز:
بـرای آمـوزش ایـن زبـان نیروهای انسانی زیادی فعالیت میکنند، هزینه های هنگفتی صرف می شود، دانشجویان که مهم ترین سرمایه های کشور هستند، ساعت ها وقت خود را صرف یادگیری آن می کنند اما بـه نظـر میرسد با وجود صرف این هزینه ها و بهره گیری از استادان باتجربه ، به علت عدم هماهنگی و تطابق شایسته میان زمان و بودجه ی مصرفی ، بازدهی این همـه سـرمایه مـادی و انـسانی انـدک است و علیرغم علاقه و تمایل بسیار جوانـان و حتـی بزرگـسالان بـه یـادگیری زبـان انگلیـسی، آموزش ایـن زبـان بـا مـشکل عـدم تطـابق روش هـای علمـی آموزشـی بـا وضـعیت و شـرایط زبان آموزان همراه است .
از بـین تمـامی اسـتراتژی هـای تـدریس چهـار دیـدگاه برجـسته بـه چـشم میخورد (لارسن فریمن ، ٢٠٠٠): الف : روش آموزش گرامری یا سنتی ٦: در روش سنتی (کلاسیک ) پایه و اسـاس زبانـشناسی بر تعلیم و آموزش ساختارهای زبانی(گرامر) تأکید دارد و مبنای روان شناسی ، نه ایجاد قـدرت ارتباطی بلکه سعی مداوم برای مقایسه زبان مـادری بـا زبـان خارجـه و کـسب توانـایی در حـد ترجمه ی متون مورد نیاز است .
بدین صورت می توان میـزان آگـاهی اسـتادان را تـوده ای از موضـوعات مـرتبط بـا شناخت همچون درک و تشخیص روابط آکادمیک ، تعیین ماهیت دروس آموزشی ، آگاهی از قدرت تبیین کاربردهای اجتماعی زبان خارجی ، آگاهی از فرهنگ زبـان خـارجی، آگـاهی از ارزش های فرهنگی متقابل ، آگاهی از تأثیر فاکتورهایی مانند سن و جنسیت در میزان یادگیری فراگیران و بسیاری جوانب آموزشی دیگر به شـمار آورد کـه کـشف اهمیـت و تـأثیر آنهـا بـر بازدهی آموزشی مـیتوانـد بـه ارایـه ی الگـویی سیـستماتیک در شـناخت روش هـای تـدریس بیانجامد و برای افزایش کارآیی، و بهبود ارزیابی سیستم آموزش زبان به کار رود.