ملخص الجهاز:
"صدرا اگرچه پیش از باریابی به بارگاه حکمت،آنگونه که خودمیخواست،سوگمندانه میگفت: {Sدفتر فرزانگی را گاو خورد#خانه عقل و خرد را آب بردS} اما آنگاه که برای بازگویی ماجرای اسفار چهارگانه خویش،قلمبرداشت،زمین و زمانه را به تیرگی دوران پیش از ریاضت و سلوکنمیدید،و همین بود که دعوت حاکم وقت شیراز را برای ریاست یکی ازمدارس رسمی اجابت کرد و بهتر دید که مانده عمر را صرف تعلیم وتصنیف مکاشفات عقلانی خود کند.
یک جلوه یکسانی این دو حقیقت آنجاست که صدرا فلسفه خودو عرفان شیخ محیی الدین را در کلام شیعی به بار مینشاند.
این معنای فلسفی همان حقیقت ازلی نبوت است که پس از فرجامیافتن دوران غیب کبری با ظهور مظهر عدالت نبوی و علوی،یعنی امامغایب،به آخرین منزل خود میرسد و آنگاه است که بشر به همان آیینیباز خواهد گشت که ابراهیم خلیل آن را بنیاد نهاد،با مصایب مسیح رشدیافت،و استواری آن پس از تحمل رنجها و مخاطرات نبوی ممکن شد.
صدرا خود میگفت بهمعرفت از آن حیث که معرفت است بنگرید و در این حالت است که نقدو تعلیم،به تعالی حکمت متعالیه میانجامد."