ملخص الجهاز:
"اما در فلسفه دکارت این انسان است که باطبیعت با خدا و با خودش و با دیگران رابطه برقرار میکند.
از طرف دیگر ملا صدرا دربحث ادراک عقلی نظر ابن سینا،فارابی و ارسطو را نمیپذیرد که صورمعقوله از عالم بالا افاضه میشود،بلکه به اتحاد عاقل و معقول معتقداست و میگوید انسان است کهتعالی مییابد نه این که،به گونهایمنفعلانه،صور از بالا به او افاضهشود.
در فلسفه سیاسی ارسطوبه انسان و طبیعت اینقدر اهمیت داده نمیشود،اما با توضیحیکه گذشت،در ملا صدرا انسان خیلی معتبر است و حتی میشودگفت فلسفه سیاسی ملا صدرا انسان محور است:این انسان استکه میخواهد خود و جهان اطرافش را بسازد و نقش بیافریند،نهاین که فقط پذیرنده باشد و بیاموزد که عالم بالا همه کاره است.
درفلسفۀ ابن سینا و فارابی امکان داشت این حرف را بزنیم،اما در فلسفهسیاسی ملا صدرا،همچنین در فلسفه اخلاق،فلسفه دین و در سایرفلسفههایی که به نحوی از ماوراء الطبیعه ملا صدرا نشأت میگیرد،چنین سخنی درست نیست."