خلاصة:
وزارت از مهمترین مناصب در تاریخ حکومتداری ایران بوده که در دوره اسلامی الگوبرداری از منصب وزارت در حکومت ساسانی است؛ با این تفاوت که در دوره اسلامی با افزوده شدن قوانین و احکام اسلامی، جایگاه و ویژگیهایی متناسب با حاکمیت اسلامی پیدا کرد. منصب وزارت توسط نویسندگان مختلف، از نگاه سیاسی یا مذهبی مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با توجه به دو دسته از متون شامل سیر الملوکها و شریعتنامهها، به بررسی منصب وزارت پرداخته و درصدد است دریابد، خاستگاه سیاسی و فرهنگی نویسندگان متون مذکور، چگونه در تبیین و تفسیر از منصب وزارت تأثیرگذار بوده است. این تحقیق نشان خواهد داد که خاستگاه سیاسی و مذهبی نویسندگان موجب گردیده تا منصب وزارت، با دو دیدگاه تجربهگرایی و آرمانگرایی تبیین و تفسیر گردد
ملخص الجهاز:
"او معتقد است برای اینکه وزیر بتواند امور را شایسته اداره کند، باید پادشاه یا خلیفه با او همراهی کرده و حمایت خود را از او اعلام کنند؛ و این موضوع را با آوردن مثالی از وزارت محمد بن بزر قمی بیان میکند.
او توصیه میکند که باید همیشه اعمال وزیران را کنترل کرد تا مشخص شود که آنها درست رفتار میکنند یا نه، زیرا صلاح و فساد مملکت به آنان وابسته است: «و از احوال وزیران و معتمدان همچنین در سر میباید پرسید تا شغلها بر وجه خویش میرانند یا نه، که چون وزیر نیک روشن باشد، ملک آبادان بود و لشکر و رعایا خشنود و آسوده و با برگ باشند و پادشاه فارغدل و چون بدروش باشد، در ملک آن خلل تولد کند که در نتوان یافت.
بررسی موارد مورد توجه عنصرالمعالی و نظامالملک نشان داد، با آنکه نوشته هر دوی آنان، در زمره سیر الملوکها قرار میگیرد و به علت حضور در متن ساختار سیاسی، دارای دیدگاههایی مشترکی هستند و به جزئیات عملکرد و رفتار وزرا توجه نشان دادهاند، ولی جایگاه اجتماعی و سیاسی هرکدام از آنان در بزرگنمایی و برجستهسازی برخی از نکات مؤثر افتاده است.
در متون سیر الملوک به نوعی، یک نگاه تاریخی و تجربهگرایانه نسبتبه منصب وزارت و نوع روابط وزیر با خلیفه یا حاکم وجود دارد، و این موضوع بهراحتی از نمونههایی که بعد از هر مطلب بهعنوان الگوی عملی بیان میشود، مشخص است."