ملخص الجهاز:
"در پاسخ به شبهات فوق باید گفت که اگر توقع این استکه برای دخالت دین در امور اجتماعی میبایست در موردکلیه جزئیات و مصادیق و شرایط مختلف،احکام مشخصو جداگانهای ارائه شده باشد،این امر غیر قابل تحقق است،زیرا میبایست با تغییر شرایط جامعه و متناسب با موضوعاتمستحدثه،پیامبران جدیدی مبعوث شوند تا احکام الهی را درمورد تکتک مصادیق ابلاغ نمایند که در این صورت هر فردیخود باید پیغمبر باشد یا در ارتباط دائمی با پیامبری قرار بگیردتا تمام مواضع و مراحل و موضوعات،حکم الهی را به دست آوردکه این امر به علل عدیدهای غیر ممکن است و یا پیامبر گرامیاسلام(ص)و ائمه معصومین(ع)احکام لازمه کلیه مصادیق رابا تطبیق بر موضوعات مختلف متناسب با زمان و مکان و غیرهاعم از قوانین دولتی،مدیریت،برنامهریزی،و تنظیم بودجه تابرنامهریزیها و اعمال فردی و خانوادگی در قالب آیات و روایاتو احادیث فرموده باشند،بدین گونه که مثلا دولت جمهوریاسلامی ایران در سال 1366 در تنظیم بودجه بدین نحو عملنماید یا فرموده باشند که آقای«الف»در روز و ساعت و دقیقهفلان در مقابل چنین موضوعی عمل«ب»را انجام دهد.
و اما کمیتگذاری که مقدار بودجه و یا بها و ارزشنسبیتی است که به کیفیتهای موجود در برنامه تعلقخواهد گرفت در یک دید کلی مسلما با مذهب مربوطخواهند شد،زیرا اگر از یک دولت سؤال شود که«مثلا چرا؟؟یک کالا یا یک مسأله اجتماعی یارانه میپردازد و یابودجه صرف پیدایش و رشد آن میکند و در عوض از کیفیت؟؟دیگری مالیات میگیرد یا بودجه و ارزش کمتری؟؟میدهد»،با توجه به قوانین و معادلاتی به ما نشانخواهد داد که این کمیتگذاری بهگونهای خاص است کهآینده شرایط اجتماعی مورد نظر را فراهم مینماید ونتیجه میگیرد که«هر کمیتی را نمیتوان به هر کیفیتیاختصاص داد و وقتی کیفیتگذاری(به همان صورتی که؟؟)در برنامهریزی اسلامی مقید شد کمیتگذارینیز مقید میشود؛منتها همان گونه که قبلا هم نوشتیماینگونه امور احتیاج به تخصص ویژه و آشنایی با قواعد وقوانین و شیوههای جمعبندی مشخصی دارد که همان؟؟و روش شناخت موضوعات عینی خارجی و جمعبندیاطلاعات حسی و تجربی است."