خلاصة:
سیری در اندیشههای متفکران و اندیشمندان جهان در رابطه با قانون و قانونمداری و مجریان قانون و نحوه قانونگذاری و اجرای قوانین، نشان میدهد که متفکران و اندیشمندان بزرگ خصوصا در رشته حقوق به ندرت دقیقا مثل هم میاندیشیند.در نوشته حاضر گزیدهای از اندیشههای متفکران، اندیشمندان و حقوقدانان بزرگ در اختیار خوانندگان قرار میگیرد، با این هدف که با مطالعه اندیشههای بزرگان با دیدی جدید به قوانین نگریست و در عمل آنها را بکار بست. اندیشمندی به نام گاتهولذافریم لسینگ میگوید: «کافر کسی است که با چشمان خودش میبیند.» در عصر انفجار اطلاعات چالش پیش روی ما دستیابی به اطلاعات نیست،درک آن است. هزارنکته باریکتر ز مو اینجاست نه هرکه سر بتراشد، قلندری داند
ملخص الجهاز:
"قانون احمقه، قانون خره، عدهای فکر میکنند واضعین قوانین اغنیاء هستند و قوانین فقرا را آسیاب میکند و در این خصوص عدهای میگویند باید قوانینی وضع نمود، تا آن چه عادل است، قوی شود و آنچه قوی است عادل و عدهای همه به قوانین طبیعی، الهی، نوشته و نانوشته معتقد بوده و صحبت از قابل اجرا بودن یا نبودن بیشتر قوانین مینمایند.
استاد مرا سیاست نمود و گفت هر گاه محاکمه در خصوص تناسب اندام و برازندگی بود حکم همان بود که تو کردهای ولی در این قضیه منظور احقاق حق است و باید قاضی معلوم کند که کدام طفل مالک کدام لباس است و بایستی ملاحظه کرده باشی آیا آن کسی که جامه را خریده یا دوختهاست بباید مالک آن جامه باشد یا آن دیگری که بمناسبت تناسب جامه با اندام او آنرا بزور گرفتهاست و نیز استاد بهمن گفت هیچ چیز موافق عدالت نیست مگر آنچه با قوانین مطابقت داشته باشد و هرچه برخلاف قانون باشد جز زور و جبر چیز دیگر نخواهد بود.
(قاضی هولمز) بعد از جنگ جهانی اول 182- در زمان جنگ باید بیشترین اختیارات ممکن به رئیس جمهور داده شود، اما هشدار داده میشود که جنگ نباید به صورت غیر مسئولانه و بیدقت به عنوان بهانهای برای معاف کردن قوه مجریه از رعایت قوانین زمان صلح مورد استناد قرار بگیرد، گناهی بزرگتر از این در یک نظام آزاد نیست که معتقد باشیم رئیس جمهور با پذیرفتن نقش نظامی خود در زمان جنگ از ایفای وظایف اجرایی و رعایت قانون معاف میگردد."