خلاصة:
هدف مقاله حاضر بررسی ارتباط بین رضایت شغلی و تولیدات علمی اعضای هیات علمی
دانشگاه های پیام نور استان همدان می باشد. این تحقیق با روش پیمایشی و با استفاده از
پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. در این تحقیق روش نمونه گیری، تصادفی ساده
26/ بوده است. نتایج نشان میدهند که 60 درصد اعضای هیات علمی کم یا خیلی کم، 25
13 درصد زیاد از شغل خود رضایتمندی داشته اند. نتایج حاکی از آن / درصد تاحدودی و 75
است که دستیاران علمی نسبت به اعضای هیات علمی دارای رضایتمندی خیلی کمتری از
81 درصد اعضای هیات علمی کم یا خیلی کم، / شغل خود بوده اند. میزان تولیدات علمی 25
3/75 درصد تاحدودی و 15 درصد زیاد یا خیلی زیاد میباشد. همچنین یافته های تحقیق
بیانگر این هستند که دستیاران علمی نسبت به اعضای هیات علمی دارای تولیدات علمی
کمتری بوده اند. نتایج این تحقیق نشان میدهد بین متغیرهای مستقل رضایت از ماهیت کار،
رضایت از مدیران دانشگاه، رضایت از همکاران، رضایت از شیوه تشویق و تنبیه، رضایت از
امکان ارتقاء و ترفیع در شغل، رضایت از میزان حقوق، سن، رتبه علمی، رضایت شغلی و
متغیر وابسته تولیدات علمی اعضای هیات علمی رابطه معنادار وجود دارد. ولی بین
متغیرهای مستقل جنسیت، رضایت از وضعیت بهداشتی و آموزشی دانشگاه، رضایت از نحوه
ارزشیابی سالانه اعضای هیات علمی و متغیر وابسته میزان تولیدات علمی اعضای هیات
علمی رابطه معنادار وجود ندارد. همچنین نتایج نشان دادند که بین متغیرهای سن، رتبه علمی
با رضایت شغلی رابطه معنادار وجود دارد، ولی بین جنسیت و رضایت شغلی رابطه معنادار
وجود ندارد
ملخص الجهاز:
نتايج اين تحقيق نشان ميدهد بين متغيرهاي مستقل رضايت از ماهيـت کـار، رضايت از مديران دانشگاه، رضايت از همکاران ، رضايت از شيوه تشويق و تنبيه ، رضـايت از امکان ارتقاء و ترفيع در شغل ، رضايت از ميزان حقوق ، سن ، رتبه علمـي ، رضـايت شـغلي و متغير وابسته توليدات علمـي اعضـاي هيـأت علمـي رابطـه معنـادار وجـود دارد.
با توجه بـه اهميـت رضـايت شـغلي اعضـاي هيأت علمي در پيشبرد اهداف دانشگاهي و ايجاد توليدات علمي بيشتر، موضـوع ايـن مقاله «بررسي ارتباط بين رضايت شغلي و ميزان توليدات علمي اعضاي هيـأت علمـي و دستياران علمي ٣ دانشگاههاي پيام نور استان همدان ميباشد.
کوهلن ٣ (١٩٦٣) در تحقيقات خود نشان داده است که اگر انگيزه هاي اصلي و مهم فرد در زمينه شغل او و کارهايي که انجام ميدهد، ارضاء شوند، در ايـن صـورت ، هـر چه فاصله بين نيازهاي شخصي فرد و ادراک و انگيزش او نسـبت بـه توانـايي بـالقوه شغل براي ارضاي اين نيازها کمتر باشد، رضايت شغلي و عملکرد نيز زيـادتر خواهـد بود.
به عبارت ديگر بـين زنـان و مردان از لحاظ رضايت شغلي تفاوتي وجود ندارد؛ اين يافتـه بـا نتـايج تحقيـق يانـگ (١٩٩٩) همخواني دارد، ولي با نتـايج پـژوهش هـاي تجلـي پـور (١٣٨١)، مهرابيـان و همکاران (١٣٨٤)، اسماعيلي (١٣٧٤)، مـرادي (١٣٧٢)، فروغـي و همکـاران (١٣٨٦)، کوهلن (١٩٦٣) و کلارک ١ (١٩٩٧) که معتقدند بين جنسيت و رضـايت شـغلي رابطـه وجود دارد، مطابقت ندارد.
نتايج اين تحقيق نشـان ميدهد که بين ميزان رضايت شغلي با توليدات علمي رابطه وجود دارد.