خلاصة:
هدف اصلی این مقاله، مطالعه فرایند مدیریت دانش با تکیه بر مفروضه های مدل نظری
دانشآفرینی نوناکا و همکاران و عوامل کلیدی موثر بر تشریک دانش به عنوان اساسیترین
مرحله از فرایند مدیریت دانش است که بر پایه شواهد تجربی به دست آمده از سه گروه
مورد بررسی قرار گرفته است. مدیران و معاونین دانشگاه، رئیس و مدیران گروه های آموزشی
و اعضای هیات علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی و نیز کلیه
کارکنان نواحی سه گانه آموزش و پرورش شهر مشهد به عنوان گروه های مورد مطالعه
انتخاب شدند. گردآوری دادهها درباره افراد جامعه مورد مطالعه به شیوه پیمایشی و از طریق
شمارش کامل افراد (سرشماری) صورت گرفت. جهت گردآوری داده های مورد نیاز از سه
پرسشنامه محقق ساخته، پرسشنامه مدیریت دانش، پرسشنامه تشریک دانش و مقیاس جو
سازمانی استفاده شد. نتایج به دست آمده از مطالعات صورت گرفته حکایت از تاثیرپذیری
مدیریت دانش از عوامل فرهنگی دارد. همگرایی رشد فردی و حرف های با حس رقابتجویی
و فردگرایی در فرهنگ سازمانی حاکم بر دانشگاه مبین این نتیجه است. به ویژه نقش عوامل
فرهنگی در ترغیب افراد به تسهیم و تشریک دانش و در این میان، تقویت روحیه و
همبستگی گروهی به عنوان یکی از متغیرهای تاثیرگذار بر رفتار تشریک دانش از مهمترین
یافته های به دست آمده از این مطالعه به شمار میآید
The goal of this paper is the study of knowledge management process، relying on Nonaka et all Knowledge Creation theoretical model and key factors influencing knowledge sharing as the most basic level of knowledge management process. This is based on
empirical evidence obtained from three groups. Participants were university administrators and deputies، heads of departments and faculty members of the Faculty of Psychology and Educational Sciences in Ferdowsi University، as well as the staff of Education
and Training Office in Mashhad. In order to gather data about the population، the survey method was used through people census. Three researcher-designed questionnaires were used to measure knowledge management، knowledge sharing and organizational
atmosphere. The results showed that cultural factors influence knowledge management. Convergence of personal and professional growth with the sense of competitiveness and individualism in organizational culture dominating the university is the proof for this
finding. Especially، the role of cultural factors in encouraging people to share knowledge and strengthen group morale and spirit as one of the variables influencing knowledge sharing is the most important finding obtained from this study.
ملخص الجهاز:
لذا، با توجه به مراتب ياد شده ، در ايـن مقالـه ضـمن مـروري کوتـاه بـر مفاهيم و مفروضه هاي بنيادين نظريه دانـش آفرينـي نوناکـا و همکـاران در چـارچوب نظري پژوهش ، بر پايه داده هاي گردآوري شـده از سـه نمونـه مـورد مطالعـه ، فراينـد دانش آفريني سازماني و عوامل کليدي مؤثر بر تشريک دانش در مؤسسات آموزشي بـه ويژه آموزش عالي مورد بحث و تحليل قرار ميگيرد.
4. Cut off- point جدول (١) ابزار گردآوري داده ها، مؤلفه هاي اصلي و ضريب پايايي ابزار گردآوري ضريب مؤلفه هاي اصلي داده ها پايايي مديريت دانش اجتماعي شدن ، بروني سازي ، ترکيب و دروني سازي 0/88 الگـوي ارتبـاطي ، سـودمندي ادراک شـده از ICT، سـهولت ادراک شـده از تشريک دانش 0/90 ICT، کارتيمي، استراتژي ، اعتماد، تعهد عاطفي ، خودکفايتي ، ماهيت دانش نظام پـاداش ؛ مأموريـت و اهـداف / حمايـت مـديريت ؛ اعتمـاد و همکـاري جو سازماني 0/94/4 گروهي ؛ رسميت ؛ روحيه گروهي ؛ خودمختاري ؛ خطرپذيري ابتکار فردي ؛ خطرپـذيري ؛ رهبـري ؛ يکپـارچگي؛ روابـط مـديريت ؛ کنتـرل؛ فرهنگ سازماني هويت ؛ نظام پاداش ؛ تحمل تعارض ؛ الگوي ارتباطي 0/88/3 يافته هاي پژوهش چنانکه پيش تر اشاره شد، فرايند مديريت دانش از ديدگاه نوناکا و همکـاران نـاظر بـر تعامل دانش ضمني و آشکار از طريق چهار شيوه جامعه پذيري، برونيسازي ، ترکيب و درونيسازي دانش است .