خلاصة:
هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین سبک های رهبری و مدیریت منابع انسانی با تعهد سازمانی در دانشگاه اصفهان بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان (450 N=) در سال تحصیلی 89-1388 بوده که از میان آنان 152 نفر با روش نمونه گیری تصادفی تعیین شد. تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی و به روش همبستگی انجام شده است. ابزار های اندازه گیری، پرسشنامه تعهد سازمانی مایر و آلن (2002)، پرسشنامه منابع انسانی بوسیلی و همکاران (2001) و پرسشنامه چند عاملی رهبری بس و آوولیو (1994) بود. پایایی این پرسشنامه ها، در یک مطالعه مقدماتی با روش آلفای کرانباخ به ترتیب 87/.، 92/. و 81/. محاسبه گردید. یافته های این مطالعه نشان داد که رهبری تحولی به ترتیب با تعهد عاطفی و تعهد هنجاری رابطه دارد (217/0=R2) و (86/0=R2). و نیز بین رهبری تبادلی و رهبری کشکولی با تعهد پایدار رابطه وجود دارد (82/0=R2). همچنین از مجموع ابعاد منابع انسانی بعد مشارکت و امنیت شغلی با تعهد عاطفی رابطه دارد (88/0=R2) و بعد تقسیم اطلاعات و امنیت شغلی نیز با تعهد هنجاری رابطه دارد (321/0=R2). نتایج این مطالعه می تواند به مدیران گروه های آموزشی در کاربست مطلوب منابع انسانی و انتخاب سبک های رهبری اثربخش به منظور حفظ و تقویت تعهد سازمانی در اعضای هیئت علمی کمک نماید.
The purpose of this research was to study the relationship between human resource management، leadership styles and organizational commitment at Isfahan University. The research population included all 450 faculty members of the university during the 1388-89 academic years from which a sample of 152was selected through proportionate classified random sampling. A descriptive survey and correlational research method was utilized. The data gathering instruments included: Meyer and Allen’s Organizational Commitment Questionnaire (2002)، Boselie’s Human Resource Management Questionnaire (2001)، and Bass and Avolio’s Multi factors Leadership Questionnaire (1994). The Questionnaires reliability coefficients were estimated 0.87، 0.92 and 0.81 respectively through Cranach’s Alpha coefficient. The findings indicated a significant and positive relationship between transformational leadership and affective commitment (R2=0.217) and normative commitment (R2=0.86).A significant and positive relationship was observed between transactional leadership and continuous commitment (R2=0.82). Considering human resource management dimensions، there were significant relationship between affective commitment and participation and job security (R2=0.88). Finally a significant relationship was observed between normative commitment and sharing information and job security (R2=0.321). The research findings can guide department chairmen in utilizing human resources suitably and selecting effective leadership styles in order to enhance and maintain organizational commitment among faculty members.
ملخص الجهاز:
Makgomo Roseline / شکل (١) مدل مفهومي پژوهش ارتباط بين مديريت منابع انساني و سبک هاي رهبري با تعهد سازماني منبع : مک گومو روزالين (٢٠٠٤: ٦) در واقع ، پژوهش حاضر درصدد پاسخگويي به اين سؤال اساسي است که آيا بـين ابعاد سبک رهبري و ابعاد مديريت منابع انساني مديران گروههـاي آموزشـي بـا تعهـد سازماني اعضاي هيئت علمي دانشگاه رابطه وجود دارد؟ روش شناسي پژوهش تحقيق حاضر به لحاظ ماهيت و سؤالها از نوع تحقيق توصيفي ـ پيمايشي و به لحاظ روش از نوع همبستگي است .
Multifactor Leadership Questionnaire (MLQ) يافته هاي پژوهش فرضيه اول: بين ابعاد سبک رهبري (تحولي ، تبادلي و کشکولي ) مديران گروه ها با تعهد عاطفي اعضاي هيئت علمي رابطه وجود دارد.
سبک رهبري تبادلي 0/80 16/1 0/00 0/82 سبک رهبري کشکولي 0/09 2/18 0/00 فرضيه چهارم: بين ابعاد منابع انساني (مشارکت ، تقسيم اطلاعات و امنيت شـغلي ) با تعهد عاطفي اعضاي هيئت علمي رابطه وجود دارد.
بحث و نتيجه گيري يافته ها در زمينه فرضيۀ اول ، فرضيۀ دوم و فرضيۀ سوم پژوهش ، مطابق جداول شماره (١و٢و٣) نشان داد که رابطۀ معنيداري بين تعهد عاطفي اعضاي هيئت علمي با سبک رهبري تحولي مديران گروه هاي آموزشي وجود دارد.
افزون بر اين ، يافته هاي پژوهش بيانگر آن است که همبستگي مثبت و معنيداري بين تعهد سازماني اعضاي هيئت علمي با سه مؤلفۀ منابع انساني يعني مشارکت کارکنان ، تقسيم اطلاعات و امنيت شغلي در ميان اعضاي هيئت علمي وجود دارد.
Modelling the relationship between organizational commitment, leadership style, human resource management practices and organizational trust.