خلاصة:
مطلق گرایی اخلاقی در برابر نسبیت گرایی اخلاقی، دیدگاهی در فلسفه اخلاق است که بر واقع گرایی و عینیت گرایی ابتنا دارد. متفکران مسلمان عمدتا به این دیدگاه باور داشته اند. این مقاله درصدد نشان دادن این است که قاضی عبدالجبار معتزلی، در زمینه اخلاق مطلق گرا بوده و هیچ یک از انحای مختلف نسبیت گرایی را نپذیرفته و تنها معتقد به گونه ای ضعیف شده از نسبیت گرایی فرهنگی بوده است. همچنین راهکار وی برای حل تعارض قوانین مطلق اخلاقی بررسی شده است.
Moral absolutism in the philosophy of ethics is a point of view which is in opposition to moral relativism. The school is founded on realism and objectivism. Muslim thinkers have often been in agreement with the view. This study aims at indicating the fact that, regarding ethics, Qazi Abd Al-Jabbar Motazeli belives in absolutism and he has not accepted any types of relativism. He just believes in a weak version of cultural relativism. His strategy for contradiction in moral absolute rules is also analyzed in the study.
ملخص الجهاز:
(عبدالجبار، بیتا: 6 / 24) وی تنها به ذکر تفاوت میان بدویان و مردم متمدن اکتفا ننموده است و متذکر میشود که در جوامع متمدن هم این تفاوتهای فرهنگی از جامعهای به جامعهای دیگر دیده میشود و حتی یک اعتقاد، زمینه شکلگیری یک جامعه نو را فراهم مینماید (همان: 20) به نظر میرسد عبدالجبار گونهای از نسبیتگرایی توصیفی را که ما آن را «نسبیتگرایی توصیفی معتدل یا ضعیفشده» مینامیم، پذیرفته باشد.
ک: ریچلز، 1381: 215 ـ 183) جیمز ریچلر از اخلاقپژوهان معاصر و یکی از طرفداران این نظریه پس از بیان اختلافهای بهظاهر عمیقی که بین اخلاق جوامع اسکیمویی و جوامع مدرن اروپایی وجود دارد، نشان میدهد که اینگونه تفاوتها، تنها اختلافنما میباشد و ارزشهای پایه و احکام بنیادین مشترکی بین جوامع وجود دارد که نافی نسبیت در گزارههای اصلی اخلاق است.
(همان: 195 ـ 192) عبدالجبار نیز خاطر نشان میکند: اینکه برخی عربها[ی بدوی] بعضی عادات بد و گرفتن مال دیگران را نیکو میشمارند، منافاتی با سخن ما [قول به اطلاق و عینیت گزارههای اخلاقی] ندارد؛ چراکه آنها با این بیشتر فیلسوفان اخلاق معاصر بحث خود را درباره نسبیت با ذکر عادات اقوام دورافتادهای مثل اسکیموها و قبائل بدوی آفریقایی و آمریکایی شروع میکنند.
بدین صورت، عبدالجبار برای رد نسبیتگرایی دو مدعا را بیان میکند: یکی اینکه نسبیتی که در بین جوامع مختلف بشری دیده میشود، ظاهری است و دیگر اینکه، گزارههای اخلاقیای وجود دارد که همه جوامع بر سر آنها توافق دارند.