Abstract:
مصلحت را میتوان از جمله قواعد کاربردی در حوزه اداره جامعه قلمداد نمود که بهواسطه مباحث نظری و کاربردهای عملی آن مورد توجه بسیاری از اندیشهگران مسلمان بوده است. در این میان برخی از نویسندگان، مستند به ظهور و توسعه قاعده مصلحت در نظام سیاسی شیعی، معتقد شدهاند که الگوی دینی حکومت شیعی بهواسطه عنصر مصلحت، عرفی شده است. در این مقاله ضمن تحلیل گونههای مختلف مصلحت (فلسفی، کلامی و فقهی)، بنیادهای نظری و الگوی کاربردی آن را در جمهوری اسلامی ایران، از حیث ماهوی و نتایج، همچنان شریعت مدار ارزیابی نموده و نشان میدهد که چگونه مصلحت در فقه سیاسی شیعه تکوین وتوسعه یافته و توانسته به مثابه یک اصلکاربردی در سطح حکومت ـ با رعایت اصول اصلی شریعت ـ مطرح شود. برای این منظور مبانی، سیر تحول و نوع کاربرد آن در جمهوری اسلامی ایران بحث و بررسی شده است.
Machine summary:
"در این مقاله ضمن تحلیل گونههای مختلف مصلحت (فلسفی، کلامی و فقهی)، بنیادهای نظری و الگوی کاربردی آن را در جمهوری اسلامی ایران، از حیث ماهوی و نتایج، همچنان شریعت مدار ارزیابی نموده و نشان میدهد که چگونه مصلحت در فقه سیاسی شیعه تکوین وتوسعه یافته و توانسته به مثابه یک اصلکاربردی در سطح حکومت ـ با رعایت اصول اصلی شریعت ـ مطرح شود.
این تلقیها اگر چه مبانی مشترکی دارند، اما از ارزش کاربردی واحدی در گفتمان اسلامی برخوردار نیستند: الف) مصلحت کلامی هدف اصلی «علم کلام» اثبات معتقدات و مدعیات دینی و دفاع علمی از آنهاست و به همین علت متکلم بر خلاف فیلسوف خود را متعهد به اصول اعتقادی خاصی که موضوع بحث است، میداند و از همین ناحیه «کلام» از «فلسفه» متمایز میشود (مطهری، بیتا: 179ـ 178).
مجمع تشخیص مصلحت را میتوان نهاد ناظر بر مصالح عامه در چارچوب ارزشهای دینی به شمار آورد که در تعامل با مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان نسبت به کاربردی کردن قاعده مصلحت ـ مطابق روایت ارائه شده از سوی امام خمینی(ره) ـ اقدام مینماید.
چنان که بیان شد، این تلقی راهبردی از مصلحت با توجه به نظریه ولایت مطلقه فقیه قابل درک است؛ اگرچه تبارشناسی قاعده مصلحت حکایت از آن دارد که عناصر مفهومی، روشی و کاربردی مصلحت به تدریج در فقه شیعی شکل گرفته و در نهایت در فقهشناسی امام خمینی(ره) به کمال خود رسیده است."