Abstract:
مهمترین بعد اسماء و صفات الهی جنبه معناشناختی آن است. تفسیر انسان از این جنبه اسماء و صفات، بر نوع ارتباط انسان با خداوند تاثیر عمیقی خواهد داشت، زیرا شناخت خدا و سخن گفتن با او از طریق اسماء و صفات خداوند است. این جهت از اسماء و صفات به این پرسش پاسخ میدهد که چگونه میتوان درباره صفات خداوند سخن گفت و این صفات چه نسبتی با صفات انسان دارند؟ نوشتار پیش رو، به روش تحلیل گزارهای دیدگاه دیونیسیوس، برجستهترین نماینده الهیات سلبی در مسیحیت را درباره معنا شناسی اسماء الهی با تکیه بر رهیافت قرآن و حدیث میکاود. حاصل این پژوهش، این که در جنبه اثبات در الگوی دیونیسیوس مؤلفههای شناخت فطری- قلبی و سیر انفسی که در رهیافت قرآن و حدیث از اهمیت شایانی برخوردار بود، مطرح نشده و از دو جنبه نفی الگوی قرآن و حدیث؛ یعنی تباین آفریدگار و آفریدگان و به تصور در نیامدن پروردگار نیز تنها به جنبه اخیر پرداخته است. هرچند با طرح آخرین روش؛ یعنی کلام عرفانی و نفی روشهای ایجابی و سلبی توسط وی، این موارد وفاق را نیز نمیتوان لحاظ کرد.
Machine summary:
"در رهاورد این بحث و پاسخ به این پرسش اساسی که اسماء و صفات الهی از چشم انداز قرآن و معصومان چگونه فهمیده و دریافته میشود، میتوان گفت: از یک سو از طریق خلقت (نفس انسان و نظم و حدوث پدیدهها)، وجود خالق اثبات میشود و خداوند به روش فطری- قلبی خودش را به انسان معرفی و به وسیله افعال و سلب نواقص خویش را توصیف میکند و از سوی دیگر، هرگونه توصیفی از طرف آفریدگان متناهی مستلزم حد، اندازه و نقص و مغایر با ازلیت آفریدگار نامتناهی است.
فرجام سخن این که از چهار بعد جنبه اثبات الگوی قرآن و حدیث که شامل؛ شناخت عقلی (سیر انفسی و آفاقی)، شناخت فطری- قلبی، توصیف به سلب و افعال است، در الگوی دیونیسیوس مؤلفههای شناخت فطری - قلبی و سیر انفسی که در رهیافت قرآن و حدیث از اهمیت شایانی برخوردار بود، مد نظر قرار نگرفته است و از دو جنبه نفی الگوی قرآن و حدیث؛ یعنی تباین آفریدگار و به تصور در نیامدن پروردگار نیز به جنبه اخیر پرداخته است؛ هر چند با طرح آخرین روش یعنی کلام عرفانی و نفی روشهای ایجابی و سلبی توسط وی این موارد وفاق را نمیتوان لحاظ کرد."