Abstract:
بنابر بررسی آثار و مکتوبات اهل سنت در طول تاریخ، بیشتر علما و اندیشه ورزان اهل سنت آموزه مهدی موعود را پذیرفته اند و تنها در نوع نگاه به امام و مصداق با امامیه اختلاف دارند. نگرش اهل سنت به امامت تاثیر عمیقی در نگاه آنان به مسئله مهدویت گذاشته است. نگاه آنان بیشتر روی کردی اجتماعی دارد.
در این نوشتار با تقسیم اهل سنت به متکلمان، اصحاب حدیث و سلفیه به این نکته دست یافته ایم که تمام متکلمان اهل سنت نیز آموزه منجی موعود را پذیرفته اند و حتی عقل گراترین آنان، یعنی معتزله نیز آن را قبول دارند. نگرش اصحاب حدیث به تفکر امامیه بسیار نزدیک است و حتی برخی از آنان در مصداق نیز همراه امامیه شده اند. سلفیه که در اخذ احادیث سخت گیرتر از بقیه عمل کرده اند، مهدیرا از عترت و اولاد فاطمه دانسته اند و به نقل نشدن روایات مهدی در صحیح بخاری و مسلم وقعی ننهاده اند. دیدگاه آنان درباره عادل بودن مهدی موعود، تصویری زمینی از آن حضرت ساخته که مهم ترین کارکرد آن رفاه اجتماعی است. بیشتر بزرگان اهل سنت کارکرد معنوی برای حضرت تصور نمی کنند و حتی برخی قیام حضرت را به جهان اسلام مختص می دانند و آن را جهانی نمی بینند. تفکر اصحاب حدیث متشیع در این باره نیز همانند تشیع با کارکردی معنوی و جهانی برای قیام حضرت است.
Muhammad –ibn– Ali Sanusi was born in a place near the city “Mustaghanem”، Algeria in 1971. He is said to be descended from Imam Ali-ibn-Abi Talib (PBuH). His ancestors called “Idrissian Hassani” were once rulers of Morocco. Muhammad-ibn-Ali، known as the “great Sanusi”، started his studies in his homeland first and then continued them in Fas، where he was impressed by the Moroccan Sufis and dervishes or mystics specially by the sect of Tijaniyya.
In the years 1830، Sanusi continued his studies hard in Mecca. His master was ahmad-ibn-Idris Fasi، a religious leader in Mecca، a very famous leader in the years 1733 ot 1797. After Ahmad-ibn-Idris، his followers were divided into two groups. One division established the sect of Amir Ghaniyya under the teachings of Muhammad Otheman-al-Amir Ghani and the other division led by Muhammad-ibn-Ali Sanusi established the movement Sanusiyya.
After Muhammad-ibn-Ali Sunusi’s death، Muhammad- al-Mahdi undertook the leadership of the movement at his age of 16. in this article we have discussed the subject of Muhammad-al-Mahdi’s claim to be Imam Mahdi and we have tried to prove his claim to be wrong.
There have been presented different views over al-Mahdi’s pretense and arguments. The writer of this article believes that there is no valid reason to affirm that this person could have claimed that he had been Mahdi (PBuH).
On the contrary، there are several reasons denoting to the opposite.
Machine summary:
بعد از مرگ احمدبن ادریس پیروان او به دو شعبه تقسیم شدند: دستهای از طریق محمد عثمانالامیر غنی، فرقه امیر غنیه را به وجود آوردند و شعبه دیگر به رهبری محمدبن علی سنوسی در سال 1837 میلادی جنبش سنوسیه را پایه گذاردند.
بعد از مرگ محمدبن علی سنوسی، محمد المهدی در شانزده سالگی رهبری جنبش سنوسی را عهدهدار شد.
ما برای بررسی نفی یا اثبات این مطلب و نحوه انجام شدن آن، ابتدا زندگی رهبران این نهضت را بررسی و آنگاه ارزیابی میکنیم: سنوسی اول محمدبنعلی سنوسی در سال 1791میلادی در نزدیکی مستغانم ذوالفقار امیرشاهی، لیبی، ص1 ـ 2، مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، تهران 1377شمسی.
بعد از مرگ احمدبنادریس، پیروان او به دو شعبه تقسیم شدند: دستهای از طریق محمد عثمان الامیر غنی، فرقه امیر غنیه را به وجود آوردند و شعبه دیگر آن به رهبری محمدبنعلی سنوسی در سال 1837میلادی نخستین زاویه فرقه خویش را در مکه تأسیس نمود.
سنوسی دوم وی در ذیقعده سال 1260 قمری (نوامبر 1844میلادی) در جبلالأخضر (لیبی) در محلی به نام ماسه متولد شد.
سنوسی اول در ماه صفر سال 1276 قمری در حالی که محمد المهدی حدود شانزده ساله بود، از دنیا رفت و او رهبری جنبش سنوسی را به عهده گرفت.
5. صلابی مینویسد: تهمتی که به حرکت سنوسی زده میشود مبنی بر اینکه پیروان این حرکت به مهدویت امام مهدی سنوسی معتقد بودهاند، تهمتی باطل است که امام محمد المهدی آن را رد کرده و از قبول این نسبت ابا نموده و در مقابل این همان، ص204 ـ 204.