Abstract:
در پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوا، شیوه های توسعة معرفت دینی، به همراه مولّفه ها و
زمینه های مصداقی آنها در قرآن کریم مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است . جامعة پژوهش کلیه
سور وآیات قرآن کریم بوده است و داده های حاصل، مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفته اند .
عمده ترین یافته ها عبارتند از:
توسعه و بهبود معرفت دینی بنابر نص صریح قرآن کریم مستلزم محورهایی چون توسعة راه های
شناخت (با مولّفه هایی ازجمله استفاده از عقل یا حجت باطنی، اندیشه، تفکر و تدبر در آیات الهی و
شهود)، شناخت انسان از خود (با مولّفه هایی چون بیان هدف از خلقت انسان، تشریح چگونگی
خلقت انسان، ابعاد روحی و جسمی انسان، توجه به نیاز امنیت، توجه به نیاز غذا، توجه به نیاز غریزه
جنسی، توجه به نیاز خواب، گرایش حقیقت جویی و حق طلبی، گرایش زیبایی دوستی و جمال،
گرایش برتری جویی و عزت طلبی و گرایش جاودانگی ) و شناخت خدا با ذکر صفات (با
مولّفه هایی چون یکتایی، بی نیازی و بی همتایی، قادر مطلق، فعال ما یشاء، عالم، شنوا و بینا، حی ،
ازلی و ابدی، متکلّم، مرید، حاضر، خالق، شاهد، عادل، مجسم نبودن، بی شریک، حکیم، عزیز، لطیف
و خبیر و قوی) است.
Machine summary:
"امام(رحمه الله)با مهم دانستن علم و معرفت و ستایش از گسترش و پرورش عقل و اندیشه و توصیه به فراگیری علوم و فنون و مهارتها و تخصصهای مورد نیاز جامعه،یادآور میشود که باید مسئله آموزش و پرورش کودکان از همان آغاز کودکی از پایههای اساسی تعلیم و تربیت به حساب آید،آموزش برای تمام افراد تعمیم یابد و بیسوادی از کشور اسلامی محو شود تا استقلال فکری و فرهنگی در تمام زمینههای فردی،اجتماعی و سیاسی حاصل گردد.
امام خمینی(رحمه الله)با الهام از قرآن کریم و یافتههای عرفانی خویش در این باره میگوید: «بشریت با همه پیشرفتهایش در علوم و فنون هنوز در گهوارۀ طفولیت دانش است و تا رسیدن به بلوغ کامل راه طولانی در پیش است(تعلیم و تربیت از...
امام خمینی(رحمه الله)،فراگیری علوم،فنون و معارفی را که زمینه رشد انسان را فراهم میآورند لازم میداند،اما در رأس برنامههای تحصیلی،تربیت و تهذیب و تزکیه نفس را قرار داده است:«مدرسههای علمی و دینی،تمام مدارسی که در آن تحصیل میشود،چه تحصیلات علوم دینی باشد یا تحصیلات دیگر باشد،در رأس برنامههایشان در این جمهوری اسلامی باید این معنا باشد که مهذب باشند،قبل از اینکه عالم هستند.
امام(رحمه الله)در وصیت نامه سیاسی الهی خویش،در باب عدالت اجتماعی به یک نکته مهم اشاره میکند که اسلام هرگز با سرمایه داری ظالمانه و بیحساب که عدالت اجتماعی را از بین میبرد موافق نیست و نیز با سوسیالیسم و کمونیسم سر سازش ندارد و در این باره یاد آور میشود که:«یکی از اموری که لازم به توضیح و تذکر است آن است که اسلام نه با سرمایهداری ظالمانه و بیحساب و محروم کننده تودهای تحت ستم و مظلوم موافق است،بلکه آن را به طور جدی در کتاب و سنت محکوم میکند و مخالف عدالت میداند؛گر چه بعض کج فهمان بی اطلاع از رژیم حکومت اسلامی و از مسایل سیاسی حاکم در اسلام،در گفتار و نوشتار خود طوری وانمود کردهاند و باز هم دست برنداشتهاند که اسلام طرفدار بیمرز و حد سرمایه داری است..."