Abstract:
بخش مهم جریان تاریخ نگاری سلجوقی در ایران متعلق به دوره ی تغییرات و دگرگونی های قهقرایی حسات سیاسی و اجتماعی جامعه ی ایرانی سده های پنجم و ششم هجری است؛ به طوری که بخشی از تاریخ نگاری اوایل عصر سلجوقی در مناطق چون سیستان و فارس، در ارتباط با مسئله ی زوال جایگاه و مرکزیت سیاسی این ایالات شکل گرفت و بخش مهم و گسترده ی آن در مناطقی چون عراق عجم و کرمان تحت تاثیر مسئله ی زوال و فروپاشی نظام سیاسی سلجوقی پدید آمد که موجب انحطاط جایگاه سیاسی این ایالات و تغییرات بر اضطراب در حیات اجتماعی مردم این مناطق شده بود.بر همین اساس در پژوهش حاضر، آن بخشی از تاریخ نگاری سلجوقی مورد بررسی قرار گرفته است که با مسئله ی تغییرات و دگرگونی های سیاسی و اجتماعی جامعه ی ایرانی در ارتباط بوده است که مصادف با ظهور و زوال نظام سیاسی سلجوقی بوده و مورخان این مقاطع آن را در شکل دگرگونی های اجتماعی، قهقرایی و انحطاطی می دیدند.
Machine summary:
همچنان که به علت عدم حمایت سلجوقیان از تاریخ نگاری، در ایام ثبات سیاسی و اجتماعی حاصل از قدرت و استقرار نظام سیاسی سلجوقی در ایران (نیمه ی دوم قرن پنجم و نیمه ی اول قرن ششم هجری) اثر تاریخ نگاری شاخصی درباره ی سلجوقیان پدید نیامد و تحولات چنین مقطع تاریخیای، موضوع تاریخ نگاری مورخ هم زمانی قرار نگرفت (صدقی، ١٣٨٨: ٨٩- ٩٤)، تغییرات و دگرگونیهای سیاسی- اجتماعی مصادف با حضور سلجوقیان در مناطقی چون سیستان و فارس که با زوال مرکزیت و استقلال سیاسی و موقعیت تاریخی این مناطق همراه بود، نقش اساسی در پیدایش سنت تاریخ نگاری محلی در این نواحی داشت ؛ به طوریکه زوال جایگاه سیاسی و تاریخی سیستان و فارس و تقارن آن با حضور سیاسی سلجوقیان ، چنان ذهن و اندیشه ی مورخانی چون مؤلف ناشناس تاریخ سیستان و ابن بلخی را تحت تأثیر قرار داده بود که آن ها روزگار خود را قرین با زوال و انحطاط موقعیت تاریخی و مرکزیت سیاسی و در نتیجه ، فترت اجتماعی و اقتصادی سیستان و فارس تلقی کرده و در چنین شرایطی اقدام به تاریخ نگاری و طرح نگاه خود نسبت به رویدادها و تغییرات زمانه شان کردند و بدین گونه نخستین نمونه های تاریخ نگاری عصر سلجوقی را در این مناطق شکل دادند.