Abstract:
داروغه از مناصب حکومتی است که از دوره تیموری تا پایان عصر قاجار، در قالب اشکال مختلف چون داروغه دفترخانه، داروغه ایلات و داروغه شهر وجود داشت. این منصب از دوره تیموری تا قاجار، به تناوب دارای اختیارات سیاسی و قضایی شد. داروغه به عنوان حاکم شهر یا ایالت، معمولا با مقوله نظم و امنیت عمومی جامعه در ارتباط بود. این منصب در دوره قاجار تا پایان عصر ناصری (1212 تا 1313ق/1۷96 تا 1۸96م) همچنان نقش اساسی، در تامین نظم و امنیت عمومی جامعه داشت. در این مقاله برآنیم تا به این پرسش بپردازیم که در این دوره، داروغه از چه ساختاری برخوردار بود؟ کارکردهای این منصب، تا چه اندازه در تداوم کارکردهای پیشین بود و تا چه میزان این کارکردها دچار دگرگونی شد؟برای پاسخ به پرسشهای فوق تلاش کردهایم به روش توصیفیتحلیلی و بر پایه منابع کتابخانهای و آرشیوی، به بررسی تحولات منصب داروغه در دوره قاجار بپردازیم. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد در این دوره در مقایسه با ادوار پیش، منصب داروغه از نظر ساختار و محتوا دچار تغییر شد و تا حد چشمگیری تنزل یافت؛ اما اهمیت و نفوذ خود را در امور عمومی نظم و امنیت جامعه که مهمترین کارکرد آن بود، حفظ کرد. داروغه از اواخر دوره ناصری بهتدریج با تنزل جایگاه مواجه شد. علت این امر شتابگیری روند نوسازی و تجدد متاثر از غرب و ورود برخی نهادهای نظامی جدید تامینکننده نظم عمومی بود؛ سرانجام نیز در سالهای پایانی دوره قاجار و آغاز عصر پهلوی بهکلی از میان رفت.
“Sheriff” is an official position which existed، from Timurid period until the end of Qajar period، in various forms such as the bureau sheriff، the town sheriff and the state sheriff. The position، from Timorid to Qajar، had political and judicial power. Sheriff as the ruler of city or state was in relation with the public order and securuty of the society. The position had a major role in providing order and security for the society، during Qajar until the end of the age of Nasseri (1796-1896). The article is to specify the position Sheriff and to reveal the extent to which their actions were in continuation with the previous functions and were different from the previous ones. The results of the study show that during the period the position of Sheriff had different responsibilities. Such responsibilities and powers declined considerably in comparison to the previous period. But، the position retained its importance and influence in public affairs، security and order. The power of Sheriff gradually declined in the late Nasseri era due to the acceleration of the process of modernization affected by the West and the arrival of some new military institutions to provide order. Finally، it vanished completely in the late Qajar period and at the beginning of Pahlavi era.
Machine summary:
از نظر ساختار و ماهیت، منصب داروغه از اواخر عصر صفوی بهتدریج، شماری از اختیارات و وظایف مهم خود، در زمینه مالی و سیاسی را از دست داد و همراه مناصبی چون کلانتر و کدخدا و نظایر آن، به امور خاصی در زمینه برقراری نظم و امنیت عمومی محدود شد؛ درنتیجه از میزان اهمیت و نفوذ آن، به شکل درخور ملاحظهای کاسته شد.
در این مقاله، برآنیم تا به این پرسش بپردازیم که در این دوره منصب داروغه از چه ساختاری برخوردار بود؟ کارکردهای آن تا چه اندازه، در تداوم کارکردهای پیشین این منصب بود و تا چه میزان این کارکردها دچار دگرگونی شد؟ فرضیه اصلی نیز به این قرار است: منصب داروغه در دوره قاجار، ادامه منصبی بود که در ادوار تیموری و صفوی با قدرت سیاسی و مالی و قضایی همراه بود؛ ولی به علت تحولات ناشی از تاثیر تمدن غرب و نیز شیوه حکومتی قاجارها، این منصب در شکلهای مختلف آن تضعیف و درنهایت، با جایگزینی نهادها و موسسات مدرن انتظامی و دولتی بهتدریج از عصر مشروطه به بعد ناپدید شد.
اما داروغه دوره قاجار، از این لحاظ فاقد قدرت و نفوذ سیاسی بود و از نظر تشکیلاتی نیز، شواهد چندانی در دست نیست که نشان دهد داروغه در این دوره، همانند دوره صفوی تحتنظر دیوانبیگی و در برابر آن پاسخگو بود؛ بلکه بیشتر به عنوان یک منصب پایینرتبه، زیر نظر حاکم یا اجزای او قرار داشت.
در چنین وضعیتی، داروغه یکی از مناصبی بود که بیشترین تنزل را از نظر منزلت و موقعیت متحمل شد؛ زیرا این منصب در ادوار پیشین، بهخصوص در دوره صفوی و تیموری، آنچنان اهمیت و منزلت داشت که گاه داروغه، به معنای حاکم سیاسی یک شهر یا ایالت به کار میرفت.