Abstract:
ابنتیمیه برای بیان مطالب جدید و فتواهای بحثبرانگیز خود، مجبور بود مفهوم برخی از الفاظ را تغییر دهد و معانی آنها را چنان تعریف کند که از دل این مفاهیم، فتواهای دلخواهش را بر اساس اجتهاد خویش صادر کند. مهمترین لفظی که مفهوم آن توسط ابنتیمیه تغییر یافت، عبارت است از: تضییق مفهوم سلف، که طبق مبنای او، سلف فقط شامل افرادی است که نزدیک به قرن پیامبر بودند. طبق این نظریه، فقها، علما و دانشمندان خلف پس از سلف، از دایرۀ فهم متون دینی و کتاب مقدس، خارج میشوند و باید طبق فهم سلف، فهم خویش را تصحیح کنند؛ چرا که سلف دارای فهم برترند. در این پژوهش با استناداتی که در ادامه ارائه خواهد شد، اساس مبنایی ابنتیمیه در مفهوم مذکور را به سنجۀ تحلیل میکشانیم و نشان میدهیم که فهم علمای اسلام از این لفظ در طول تاریخ اسلام، دقیقتر از فهم ابنتیمیه بوده و برداشتی که او از این لفظ داشته، ناصواب و بلکه تصرف نادرستی در معناست.
Machine summary:
تضييق در تعريف سلف و تأسيس مکتب سلفيه علماي دين در مورد آيات و رواياتي که دربارة صفات خداوند اسـت ، چـه نظـري دارنـد؟ دربارة آيه استواي خداوند بر عرش ، دست و صورت داشـتن خداونـد، واقـع شـدن قلـب انسان ها ميان دو انگشت خداوند و امثال اين آيات و روايات ؛ آيا علما اين آيـات را تأويـل 1 کرده اند يا فقط به ظاهر آن بسنده ميکردند و از تأويل گريزان بودند؟ ابن تيميه ٣٧ ساله بود که در سال ٦٩٨ قمري و در پاسخ بـه سـؤالات فـوق کـه از وي پرسيده شده بود، اولين کتاب جنجالي خود با نام الفتويالحمويۀ الکبري را نگاشت .
اهل اثر يا دعات سـلف مـيگفتنـد: مـا ايـن صفات را براي خدا ثابت ميدانيم ، آن طور که خـدا در قـرآن فرمـوده اسـت : بلاتکييـف و لاتمثيل و لاتأويل و لاتعطيل و برخي از سلف ميگفتند: ما معناي آيات صفات خبري را به خدا تفويض ميکنيم و دربارة معناي آن چيزي نمـيگـوييم ؛ امـا برخـي از سـلفيون (مثـل ابن تيميه ) منکر نسبت تفويض به سلفند، با اينکه نسبت تفويض از سوي بسياري از سـلف رسيده است » (قرضاوي، ٢٠٠٨: ٢٠٢).