Abstract:
این پژوهش در پی ارائۀ نگرشی تحلیلی از کتاب ارزشمند الغیبة شیخ طوسی است. در این مسیر سعی شده پس از تحلیل زمانشناختی نگارش سلسلۀ غیبتنگاری شیعه، به این کتاب توجهی ویژه شود و بسترشناسی آن مورد بازخوانش قرار خواهد گرفت. شیخ طوسی این اثر را در هشت فصل تدوین کرده است. وی در این مسیر با استفاده فراوان از دو عنصر عقل و نقل سعی داشته با همآوازی میان این دو مهم به تحلیلی روانشناختی از پدیده غیبت توجه دهد. از جمله مهمترین مواردی که وی از دیدگاه عقلی به پدیده غیبت توجه داشته، لزوم امامت با توجه به باورهای عقلی بوده است و توجه به زندگی وکلای اربعه امام دوازدهم( از دیگر مباحث ارزندۀ کتاب یادشده به شمار میآید. در عین حال، کتاب الغیبة خود دارای کاستیهایی چندی است که مرسل بودن بسیاری از روایات را از آن جمله میتوان شمرد.
Machine summary:
"شاید به همین دلیل است که عالمان امامی درصدد بودند با استفاده از راهکار تقیه به امور شیعیان بپردازند و این مهم در زندگی وکیلان اصلی امام دوازدهم( به طور عیان مشخص بود؛ از جمله آنکه شغل سفرا، خود پوششی برای پیشبرد اهداف سازمان وکالت بود، چنانکه نقل شده که وکیل اول و دوم هر دو پیشۀ روغنفروشی داشتند (طوسی، 1387: 615) و نامهها را در ظروف و خیکهای روغن کرده و به امام میرساندند (همو: 615).
همانطور که گفته شد، این امر معلول فضای پدید آمده در آن دوره تاریخی است، به طوری که با آنکه نگارش کتاب الغیبة مدتها پس از آغاز غیبت کبرا انجام شده، اما احتمالا متأثر از فضای پدید آمدۀ دوره قبل بوده است؛ چنانکه میتوان احتمال داد همچنان شبهات تردیدبرانگیزی علیه امام دوازدهم( در جریان بوده است، همانگونه که خود شیخ در انگیزۀ تألیف الغیبة بدان اشاره دارد (طوسی، 1387: 28).
شیخ طوسی کتاب خود را به صورت نقل از افراد، با سلسله سند تدوین کرده، اما در برخی موارد به سند اشاره نداشته و با ذکر اینکه اصحاب چنین روایت کردند، نام این دسته از اصحاب و منبع یا منابع خویش را از قلم انداخته است؛ برای نمونه روایت کهنسالان عرب از این کاستی رنج میبرد و همه روایات آن به صورت مرسل وارد شده است (نک: ح255).
وی به روایت سلیم بن قیس درباره نامهای امامان شیعی( اشاره داشته (همو: 286، ح101)، اما بدون نقد از اینگونه روایات تاریخی گذر کرده است؛ چهبسا میتواند نشان از باور شیخ به این دسته از اخبار واحد باشد، خصوصا آنجایی که وی روایات ذکر نام امامان شیعه را از غیر سلیم نیز نقل میکند (همو: 300، 111)."