Abstract:
موضوع مقاله حاضر بررسی اثر کیفیت نهادی بر سازوکارهای تاثیرگذاری درآمدهای نفتی در تبدیل موهبت به نفرین منابع برای اقتصاد ایران در دوره زمانی 1390-1352 است. مساله اصلی تحقیق این است که در شرایطی که با نهادهای ناکارا و کژکارکرد روبهرو هستیم، تزریق بیمحابای درآمدهای نفتی به اقتصاد از چه کانالهایی و با چه سازوکارهایی باعث تبدیل موهبت حاصل از منابع طبیعی به نفرین منابع طبیعی خواهد شد. این مقاله همچنین نشان میدهد، منابع طبیعی مانند نفت، بهطور ذاتی موجب بروز مصیبت در یک کشور نمیشوند، بلکه چهارچوب نهادی حاکم در یک کشور و تعامل بین چهارچوب نهادی و رانت حاصل از منابع نفتی است که تعیین میکند نفت برای یک کشور مصیبت خواهد بود یا موهبت؛ مطالعه حاضر توصیفی تحلیلی بوده و تحلیل یافتهها با بهرهگیری از آموزههای نهادگرایان است.
براساس یافتههای این تحقیق، وفور درآمدهای نفتی در اقتصاد ایران با زیرساختها و نهادهای ناکارا و کژکارکرد به کاهش رشد اقتصادی در بلندمدت و کوتاهمدت و در نهایت، نفرین منابع منجر شده است. بدین صورت که در ایران درآمدهای نفتی ابتدا از طریق سیاستهای مالی و بودجهای دولت خود را نشان میدهد (تاثیر قیمت نفت بر هزینههای دولت) و سپس، از طریق کسری بودجه با بخش پولی اقتصاد ارتباط مییابد (تاثیر زیاد قیمت نفت بر حجم نقدینگی). بنابراین، بیثباتی درآمدهای نفتی و چسبندگی بودجه دولت به درآمدهای نفتی یکی از کانالهای اصلی ایجاد پدیده نفرین منابع در ایران بوده و به تداوم رشد نقدینگی و تورم منجر شده است و مهمترین تبعات آن نیز عبارت است از: افزایش واردات، کاهش صادرات غیرنفتی، افزایش سهم ارزشافزوده خدمات از تولید ناخالص داخلی، بهگونهای که بخش خدمات (با سهم بالای خدمات دلالی و واسطهگری) بیش از 50 درصد تولید ناخالص داخلی را در ایران به خود اختصاص داده است.
Machine summary:
تلاش هايي که مربوط به جنبه هاي سياسي نفرين منابع صورت گرفته ، براي توضيح اينکه چرا دولت هاي صادرکننده نفت ، به نظر در مديريت اقتصادي اشان ضعيف اند، اغلب توضيح خود را در سه گروه طبقه بندي کردند: ١- تبيين هاي توصيف شناختي ، با اين ادعا که رونق هاي نفتي کوته نگري را بين سياستمداران ايجاد مي کند ( Mitra (١٩٦٣) Watkin (١٩٥٨) Nurske ,(١٩٦٠) Levin ,(١٩٦٠) wallich) ((١٩٩٤)، ٢-تبيين هاي اجتماعي ، با اين مضمون که صادرکنندگان منابع به قدرت دادن به بخش ها و طبقات يا گروه هاي ذي نفعي گرايش دارند که طرفدار سياست هاي اخلالگر رشد هستند Urrutia ((١٩٩٥) Broad ,(١٩٨٨) ,(١٩٩٥) Auty ,(١٩٩٢) Mahon) و ٣- تبيين هاي دولت محور، بر اين باور که رونق نفتي نهادهاي دولتي را که براي توسعه اقتصادي بلندمدت ضروري هستند، تضعيف مي کند Beblawi and luciani ,(١٩٩٤) Shambayati ,(١٩٧٠) Mahdavy) ((١٩٩٦) Yates ,(١٩٩٤) Chaudhry,(١٩٨٧) ارايه شدند٢.
حال زماني که درآمدهاي نفتي از بيرون وارد چهارچوب نهادي - ساختاري نابالغ و کژکارکرد مي شود، سه گروه اصلي از مشکلات را که عبارت است از:مشکلات ساختاري دولت ، رشد تورم و واردات وساختار نامناسب توليد، ايجاد مي کند که هرگروه اصلي نيز مشکلات تبعي مربوط به مشکل اصلي راتقويت مي کند و اين سازوکار باعث مي شود کشورهاي غني از منابع طبيعي به رغم دسترسي به منابع معدني بسيار ارزشمند از جمله نفت نتوانند از اين موهبت براي توسعه کشور خود استفاده کنند و از نفرين منابع رنج ببرند.