Abstract:
چکیده در این مقاله مبانی وفاق اجتماعی در قرآن و قانون اساسی و میزان انطباق آنها بر یکدیگر مطالعه شده است. وفاق اجتماعی در هر جامعهای متأثر از عوامل گوناگونی است، اما بدون شک مبانی اعتقادی و قوانین موضوعۀ هر جامعه نقش مهمی در چگونگی آن ایفا میکند. این مطالعه با تأکید بر آموزههای قرآن کریم و اصول قانون اساسی با روش تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از روش طبقهبندی معنایی و به شکل جعبهای و انباشتی با واحد تحلیل مضمون، و با استفاده از مدارک تحلیل (کل قرآن کریم و کل قانون اساسی) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مطالعه نشان میدهد آموزههای قرآن کریم از حیث اعتقادی و از دو بعد اجتماعی و سیاسی مبنای وفاق اجتماعی است که در قانون اساسی نیز تجلی دارد و اساس رفتارهای همگرایانه در جامعه را شکل میدهد و در قانون اساسی نیز وفاق در ابعاد ارزشی، شناختی، نقشی، منزلتی، و میثاقی تجلی دارد.
Machine summary:
در مباحث بعدی ، با نگاهی مفصل تر و دقیق تر به گزارش های مورخان قرون نزدیک به نبرد ملاذگرد و شرح برخی از مذاکرات و مکاتبات صورت گرفتـه بـین آلـب ارسـلان و خلیفـة عباسی با امپراتور بیزانس و نیز رجزخوانی های قبل از نبرد طرفین یا برگزاری مراسـم هـای دینی به ویژه مراسم دعا و راز و نیاز هر دو طرف قبـل از شـروع جنـگ و طلـب کمـک از خداوند متعال برای پیروزی سپاه خویش یا برگـزاری مراسـم شـکر و شـادی در بغـداد و سرتاسر جهان اسلام به خاطر پیروزی در آن نبرد، اثبات خواهد شد که جنگ مـذکور یـک جنگ قومی و ملی و حتی سیاسی نبوده بلکه تقابل بین دو جامعة بزرگ اسلامی و مسیحی و آن هم با تمام قوای دینی و دنیوی علیه یک دیگر بوده است .
٢ ورود پررنگ خلیفه در نبرد ملاذگرد و نقش و جایگاه او سؤال بسیار مهم و اساسی ای که برای هر محققی در این قسمت مطرح می شود ایـن اسـت که به راستی چرا خلیفة عباسی در تمام مراحل جنگ ملاذگرد، یعنی حتی قبل از شـروع تـا انتهای آن نبرد، همیشه حضوری فعال داشته و هرگز لحظه ای از آن امر خطیر غافل نمانـده است ؟ واقعیت این است که بر اساس گزارش های منابع اسلامی خلیفة عباسی ، القائم بامرالله ، بیش از همه و به درستی میزان تهدید و خطر لشکرکشی امپراتور بیزانس را درک کـرده بـود.