Abstract:
بازنگری روایت های بازمانده از دوره های مختلـف تـاریخی مـی توانـد، فراتـر از رهیافت های نظری موجود در عرصـه هویـت ، در تبیـین هویـت ایرانـی در یـک دوره ی تاریخی راهگشا باشد. شناسایی جایگاه هویت ایرانـی در اندیـشه ی ابـن بلخی در دوره ی سلجوقی و تاثیر انگاره های هـویتی بـر نگـرش وی در روایـت رخدادها و نگارش فارسنامه ، موضوع این پژوهش اسـت . پرسـش اصـلی مقالـه حاضر این است که چگونه می توان رویکرد ابن بلخی به هویت ایرانی را تبیین کرد و بازتاب هویت ایرانی در فارسنامه متاثر از چه عواملی بوده است ؟ ارزیابی چهار مولفه ی کلان سازنده ی هویت ایرانی در فارسنامه نشان مـی دهـد کـه ابـن بلخـی مسلمانی است با فرهنگ ایرانی و بـرای ایرانیـان هـویتی تـاریخی قائـل اسـت . دیرپایی نفوذ دامنه دار دوره ی نوزایش فرهنگ ایرانی ـ اسلامی در جامعه ، گرایش به روح اجتماعی ، توجه به روایت های ملهم از فرهنگ عامه و پرداختن به موضوع فارس ، تخت گاه کهن و با شکوه حکومت های باستانی ایران ، در توجه ابن بلخی به عناصر ذهنی و عینی هویت ایرانی موثر بوده است .
A review of relic narrations of different historical periods، further that prevailing theoretical approaches in the issue of identity، can be beneficent in determination of Iranian identity in historical period. Recognition of the Iranian identity position in the thought of Ibn Balkhi during Seljuq era and its influence of ideal identity in his attitude in narration of events and writing of Farsnameh، is the subject of this research. The main question of this article is how Ibn Balkhi''s approach towards Iranian identity can be described and which elements had influenced the reflection of Iranian identity in Farsnameh? A review of four considerable constitutional elements of Iranian identity in Farsnameh reveals that Ibn Balkhi is a Muslim with an Iranian culture and assigns a historical identity for Iranians. The enduring extensive permeation of renaissance era of Iranian – Islamic culture in society، attitude towards social spirit، attention to narrations inspired by common culture and noticing the issue of Fars، old and glorious center of ancient rules، have influenced Ibn Balkhi’s attention to subjective and objective elements of Iranian identity.
Machine summary:
وی به هنگام روایت این اساطیر جهت رعایت اختصار، گاه در آخر برخی داستان هـای اسطوره ای و افسانه ها از عبارت : «چنانک قصه آن معروف است »٢ استفاده کرده کـه مؤیـد نوعی خودآگاهی کم نظیر توده ی مردم نسبت به هویت ملی خود به سبب رواج سنت نقالی ، شاهنامه خوانی و نقل داستان های اساطیری است ؛٣ و گواه رسوخ تاثیر دامنـه دار و دیرپـای ایران گرایی فرهنگی در دوره ی نوزایش عصر سـامانی در جامعـه ی ایرانـی مـی باشـد.
تاثیرپذیری و تداوم برخی سنت ها در حوزه تاریخ نگاری ، بـه کـارگیری زبـان فارسـی در ترجمه و تفسیر قرآن و متون دینی ، حماسه سـرایی و بازیـابی فرهنـگ ایرانـی در نـواحی شرقی که میراث دوران نوزایش پس از عصر سامانی بود و محبوبیت این آثـار، اخـتلاط و انتقال آن به سایر نقاط از جمله فارس و دوره ی سلجوقی در ایران گرایی مؤلـف فارسـنامه 6 موثر بوده است .
رویکرد ابن بلخی به هویت ایرانی که به حضور پررنگ مصادیق عناصـر و مؤلفـه هـای هویت ملی نظیر: میراث فرهنگی مشترک ، سرزمین ایران ، سنت سیاسـی (حکومـت مبتنـی برعدالت ) و تاریخ در فارسنامه منجر شد؛ بیانگر تـاثیر دیرپـای دوره ی نـوزایش فرهنـگ ایرانی ـ اسلامی دوره ی سامانی در نواحی شرقی و انتقال این میراث از طریـق نخبگـان و اصحاب قلم به سایر نواحی ایران و از جمله فارس بوده است .