Abstract:
پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، طی دهۀ 1990 میلادی دورههای متفاوتی از روابط مسالمتآمیز و تنشآلود میان ایالات متحد امریکا و روسیه بهوجود آمد. با به قدرت رسیدن جورج بوش در امریکا و ولادیمیر پوتین در روسیه در سال 2000، دورۀ جدیدی از روابط میان واشنگتن و مسکو آغاز شد. این روابط نخست به گرمی شکل گرفت و با وقوع حوادث یازده سپتامبر، حمایت پوتین از واشنگتن افزایش یافت و این همکاری در جنگ ایالات متحد امریکا علیه افغانستان ادامه پیدا کرد. اما پس از آنکه امریکا رژیم روسیه را مستبد و غیر مردمسالار خواند، این روابط با تنش همراه شد و در جریان حوادث بعدی این تنش افزایش یافت و سرانجام در جنگ اوستیا در سال 2008 به اوج خود رسید. درواقع، رابطۀ واشنگتن و مسکو از سال2000 تا 2008 میلادی بهتدریج تیره شد. نگارندگان این مقاله بر این باورند که یک دلیل عمدۀ این افزایش تنش، قدرتیابی دوبارۀ روسیه و ارتقای جایگاه بینالمللی این کشور در نظام بینالملل است که زمینۀ واکنش جدیتر این کشور را در قبال سیاستهای تکروانه امریکا در دورۀ یادشده فراهم کرد و به دنبال آن واکنش امریکا به اقدامات روسیه فصلی از تنش در روابط دو کشور را رقم زد.
After the collapse of Soviet Union and the end of Cold War، during the 1990s، there were different periods of peaceful and strained relations between the United States and the Russian Federation. George Bush’s coming to power in U.S. and Vladimir Putin’s in Russia in 2000 marked a new era in U.S.-Soviet relations. This era started peacefully and after 11 September، Putin’s support for the US increased. He also continued his support for America’s war in Afghanistan. But، as USA considered Russia’s regime oppressive and non-democratic، U.S.-Russia relations became strained. Tensions heightened by later events and culminated during Russia-Ossetia war in 2008. In fact، Washington-Moscow relations from 2000 to 2008 slowly deteriorated. This article suggests that one major reason behind the increased tensions between the two countries was Russia’s resurgence on the international scene. It provided Russia an opportunity to react more forcefully against the US’s unilateral policies. This، in turn، induced America’s response to Russia’s actions، resulting in a period of tensions in U.S-Russia relations.
Machine summary:
این مقاله به سه بهره تقسیم شده است : بهرة اول ، روند روابط امریکا و روسیه در ایـن دوره و فراز و فرودهای آن ؛ بهرة دوم ، عوامل مؤثر بر ارتقـای جایگـاه روسـیه (عوامـل قـدرت یـابی روسیه ) در ساختار نظام بین الملل ؛ و سرانجام بهرة پایانی ، تغییر جایگاه روسیه در ساختار نظـام بین الملل و نقش آن در افزایش تنش میان امریکا و روسیه را بررسی می کند.
٣. مدیریت دولت پوتین تأثیر درآمدهای نفتی بر اقتصاد روسیه موضوعی غیرقابل انکار است ؛ هرچند به گـواه تـاریخ و از بررسی دیگر کشورهای دارندة این طلای سیاه ، به روشنی مشخص می شود که ایـن درآمـدها تنها عامل رشد اقتصادی در روسیه طی این دوران نبوده ، بلکه در سال هـای ١٩٩٣ و١٩٩٦ نیـز قیمت نفت افزایش چشمگیری داشته است ، اما از آغاز فروپاشی تا نیمۀ دوم سال ١٩٩٩، رونـد نزولی اقتصاد روسیه به شدت محسوس بود؛ افزون بر این ، بسیاری از کشورها همانند روسیه از وجود نفت برخوردار بوده اند، اما نتوانسته اند به چنـین رشـدی همچـون روسـیه دسـت یابنـد.
سیاست های خاورمیانه ای روسیه ، بحث امنیت انرژی و طرح سپر دفاع موشـکی امریکـا در اروپای شرقی مهم ترین موضوعاتی بود که تنش های شدیدی را در روابط امریکـا و روسـیه در این دوره ایجاد کرد و ارتباط مستقیمی با ارتقای جایگاه روسیه در عرصۀ بین الملل داشت .
"Economic Statistics and Indicators"(2010), Available at: http://www.
"Russia (The Russian Federation) Economic Statistics and Indicators" (2011), Economy Watch, Available at: http://www.