Abstract:
تاثیر سوسور بر تفکر قرن بیستم و نیز روی کردهای نوین در مطالعه زبان، همواره مورد توجه متفکران بنام در حوزه علوم انسانی اجتماعی بوده است. از نظر آنان، زبان شناسی ساخت گرا، علم اصلی، فلسفه یا نوعی روش شناسی است که علوم انسانی و اجتماعی پیوسته انتظارش را می کشیده اند. با وجود صورت گرفتن مطالعات بسیار درباره پیشینه زبان شناسی نظری، برای برقراری پیوند میان حوزه های گوناگون زبان شناسی و بافت فلسفی ای که زمینه پیدایش آن ها را فراهم آورده، تلاش هایی اندک صورت گرفته است و این مسئله به ویژه درباره پژوهش های انجام شده به زبان فارسی، مصداق می یابد. هدف از مطالعه حاضر، باز اندیشی در آرای سوسور درباره نشانه زبانی، روش خاص ساخت گرایی در مطالعه زبان و همچنین آشکار کردن خطوط فکری ای است که وی را از سویی، با خرد گرایان و از سوی دیگر، با روسو و هگل مرتبط می کند.
Machine summary:
باوجود این ، به تعبیر کالر، آنچه وی جدایی شـک آورانـه میـان واقعیـت و ذهـن معرفـی کرده است ، در ساخت گرایی تکرار می شود؛ بدین ترتیب ، همان گونه که کانت ، دست یـابی به دانش بی واسطه را بدان سبب که دریافـت هـای محسـوس از جهـان خـارج بـا اسـتفاده از قواعد پیش دادة عقل ، به مفاهیم ذهنی تبدیل می شوند، غیرممکن می دانست ، سوسور نیـز بـا اذعان به وابستگی تفکر و دانش ما از جهان به ساختار و اعتقـاد بـه ماهیـت قـراردادی نشـانۀ زبانی که نافی هرگونه رابطۀ مستقیم میان واژه ها و واقعیت اسـت ، سـاخت گرایـی را بـه روی نسبیت گشود؛ به همین ترتیب ، معنا نیز محصول یک نظام رابطه ای مبتنی بر تفاوت است کـه به گونه ای مؤثر، شیوه های تفکر و ادراک ما را تعیـین مـی کنـد (کانـت ،١٨٤٨: ٤)؛ بـاوجـود این ، میان کانت و سوسور، جهانی فاصله است .
این علم درون نگر، چهارچوب زبان شناسی را درمـی نـوردد و بـه علوم انسانی دیگر نیز راه می یابد؛ اما این فرارونـدگی ، هرگـز بـه معنـای فـرارفتن از سـاختار سوسوری نیست ؛ زیرا نمونه های مختلف ساخت گرایی در علوم انسانی و اجتماعی ، ازطریـق پیوستن به ساخت گرایی ، مطالعـۀ خـود را سـاخت گـرا و درون نگـر دانسـته انـد؛ مـثلا دریـدا به عنوان فیلسوف ، مفهومی از متن (جهان ) به دست داده است که به موازات ساختار رابطـه ای Text [12] ed 4.