Machine summary:
"پتل و دنیل(2003)از معیار nPVI برای مقایسه ریتم زبان و ریتم موسیقی انگلیس به عنوان نمونهای از زبانهای تکیه-زمانی با زبان فرانسه به عنوان نمونهای از زبانهای هجا-زمانی استفاده کردند که نتیجه به دست آمده نشاندهنده تأثیر ریتم زبانهای ذکر شده بر موسیقی آنها بود.
در این مقاله میزان تغییرپذیری دیرش واکهها در جملات زبانهای فارسی و انگلیسی و همچنین میزان تغییرپذیری دیرند تنها در جملات موسیقی سنتی ضربی ایران و موسیقی انگلیس با استفاده از معیار nPVI محاسبه شد و سپس مقایسه این دو زبان نشان داد که ریتم موسیقی سنتی ضربی ایران منعکسکننده ریتم زبان فارسی است.
,& Bolinger,D (4)- Ramus,F آمد و منطق آن این است که زبانها را میتوان براساس تقسیمبندی دیرش فواصل واکهای و میان واکهای و تقابل این دیرشهای متوالی طبقهبندی کرد(راموس 1999،گریب و لو1،2002).
معیار اندازهگیری تغییرپذیری دیرش (nPVI) که توسط گریب و لو(2002)برای تحلیل دیرش واکهای در پاره گفتار به وجود آمد،برای مقایسه زبان و موسیقی نیز قابل استفاده است.
پتل و دنیل(2002)شواهدی یافتند که ریتمهای نوشته شده در تمهای3موسیقی فرانسه (هجا-زمانی)و انگلیس(تکیه-زمانی)در تقابل دیرندهای4متوالی باهم متفاوتند همچنانکه دیرش واکههای متوالی در این دو زبان متفاوت است،بر همین اساس نتیجه گرفتند که زبان هر فرهنگ بر موسیقی آن فرهنگ تأثیرگذار است.
ما جهت بررسی تأثیر ریتم زبان فارسی بر ریتم موسیقی سنتی ایران روش پتل و دنیل(2003)را به کار بردیم و با استفاده از معیار nPVI تعداد 15 آهنگساز انگلیسی و فارسی به عنوان نمونه زبانهای تکیه-زمانی و هجا-زمانی را باهم مقایسه کردیم."