Abstract:
جامعه دینی امروز در اثر شفاف نبودن یا تبیین نشدن آموزه های قرآن در خصوص مناسبات و روابط اجتماعی یا در اثر غفلت و بی مبالاتی مردم و مسئولان، شاهد سر بر آوردن پدیده جاهلی گرفتن دوست پسر و دوست دختر و شیوع و سوق تدریجی آن به سمت ارزش شدن و تبدیل ناهنجاری به هنجار اجتماعی است. این موضوع نیازمند واکاوی قرآنی است. رابطه دوستی با نامحرم مطابق آیات محکم، بدون نسخ، تخصیص و اختلاف میان مفسران قرآن کریم؛ مانند: «فانکحوهن ... محصنات غیر مسافحات و لا متخذات ا خدان»، به طور مطلق و با تاکید زیاد، برای همه زمان ها و برای همگان و در هر شرایطی، ناشایست است و نباید محقق شود. سیاست کلی قرآن، پیشگیری و سپس براندازی یا به انزوا راندن این ناهنجاری است. در این باره در مقاله حاضر 24 زمینه بروز این پدیده از منظر تفسیر آیات و پنج راهکار قرآنی برای مبارزه با این ناهنجاری شناسایی و ارائه شده است.
Machine summary:
اين موضوع ميتواند از زواياي گوناگونِ انگيزه، هدف، علل، عوامل، ابزار، زمينه، نتايج و پيامدها، ديدگاههاي موجود و چگونگي شکلگيري روابط بين نامحرمان مورد بررسي فقهي، حقوقي، سياسي ـ اجتماعي و تفسيري واقع شود، ولي نوشته حاضر بهطور مشخص درپي پاسخ به اين سؤال است که نظر قرآن درباره رابطه با نامحرم از لحاظ زمينههاي شکلگيري و راهکار چيست؟ بدين ترتيب با تبيين هرچه شفافتر موضوع رابطه با نامحرم (إتّخاذ أخدان)، گامي در مسير اصلاح روابط اجتماعي و ديني کردن مناسبات برداشته خواهد شد.
پديده رابطه با نامحرم در دو آيه از قرآن بهصراحت با عبارت «إتّخاذ أخدان»، و در ديگر آيات تحت عنوان «فحشاي باطني» ذکر شده است، ولي در تفاسير فقهي و علمي ـ اجتماعي بهطور شفاف تبيين نشدهاند که در ادامه مورد واگويي تفسيري قرار ميگيرند تا حکم فقهي و زمينههاي پيدايش پديده مورد بحث و راهکار کلي برخورد با آن تبيين شود.
2. عدم إتّخاذ أخدان ازجمله شرطهاي مهم ازدواج مطلوب قرآن است؛ همانگونه که در آيات الاحکام جرجاني با اين عبارت بيان شده است: «در حالتي كه باشند آن كنيزكان اجتنابكنندگان از زنان زناكاران آشكارا و نه زناكاران پنهاني با دوستان پنهاني.
(عكبري، بيتا: 103؛ دعاس، 1425: 1 / 193) اين نشان ميدهد که اولاً داشتن رابطه دوستي با نامحرم کاري غيرعفيفانه است و دوم اينکه ماهيت هر دو عمل (إتّخاد أخدان و مسافحه) از نظر قرآن يکسان است، هرچند مترادف نيستند (طباطبايي، 1374: 4 / 443؛ مراغي، بيتا: 5 / 10) در تفسير منهج الصادقين بيان شده است: «فرق ميان مسافحات و متخذات اخدان عموم و خصوص است؛ چه مسافحات در سرّ و جهر است و اتخاذ اخدان در سرّ.