Abstract:
پـارودی (parody) یکـی از شـیوههـای بیـان غیـرمسـتقیم در انتقادهـای اجتماعی و شاخه ای از ادبیـات طنـازی اسـت کـه ضـمن نشـاندن لبخنـد بـر لبانمخاطـب ، دیـدگاه انتقـادی نویسـنده را بـا کاریکـاتوری از کلمــات در اشعار شاعران مشـهور نشان می دهد. از میان پارودیهای مـوجود «پـارودی» یا نقیضه های نظام قاری، نوعی انقلاب در شعر عرفانی به حساب می آیـد. او با هوشیاری به دگرگون کردن زبان عرفانی و درهم ریزی ساختار نوین زبان اجتماعی می پردازد. او یک هنرمند طنزپـرداز اسـت بـا سـبک و بیـنش هـای خـاص خـود کـه بـا شـناخت روحیـه و جـوهر روزگـارش «پـارودی»هـایی ساخته است . پارودیهای نظام قاری توصیفی از یک شکل و یک اسـتراتژی طنزآمیز است و معرف یک هدف اجتماعی که در هـر بیـت اسـتادانه دنبـال می شود. کلمات شعرش بیشتر به صورت یک گسست یا هم نشینی ناسازههـا .* جلوه می کند و این همان طنـز اوسـت و معنـای شـعرش نیـز از همـین گـذر پدیدمی آید که نشان دهنده تضاد اجتماعی است . در مقاله حاضر به بررسـی و تحلیل این شیوه سخنوری در اشعار نظام قاری می پردازیم .
Machine summary:
"» (داد، ١٣٨٢: ٢٩٨) از آن رو، تضادی کـه میان مطلب آن به وجود می آید، خنده دار است که غیرمتجانس بودن از منطق روزمره یا سنت شعری اثر را می سازد؛ یعنی شاعر با عـدول عمـدی از قواعـد و قـوانین معنـایی و زبانی متن ، پارودی را به وجود می آورد؛ برای نمونه در جواب این غزل حافظ با مطلع : واعظان کین جلوه در محـراب و منبـر مـی کنـد چون به خلوت می رود آن کـار دیگـر مـی کنـد (دیوان ، ١٣٨١: غزل ١٩٩) گفته شود: نازکــان کــین مــوزهی برجســته برپــا مــی کننــد چکمــه را بهــر تــنعم زیــر و بــالا مــی کننــد یارب این نو خلعتان با میلـک و میخـک رسـان کــین تکبــر از قبــای صــوف و دیبــا مــی کنــد مشـــکلی دارم بپـــرس از جامـــه پوشـــان زمـــان نــیم گــز ایــن یقــه هــا را از چــه پهنــا مــی کننــد (نظام قاری ، ٥٨:١٣٥٩) این تضاد در پارودی نقش بسیار مهمی دارد و یکی از ویژگی هـای منحصـر بـه فـرد پارودی و طنز محسوب می شود."