Abstract:
جریــان بنی الحســن یکی از شــاخه های مهــم زیدیه در میانة قرن دوم هجری اســت که تاثیــرات زیــادی در جامعة شــیعه داشــته و عمدتا جریــان تقابل با نظام اموی و ســپس عباســی را رهبــری میکردنــد. از آنجاکــه بنــی الحســن هیــچ گاه نتوانســتند حمایــت ائمه ؟ را دربارٔه اقدامات خود جلب کنند، نوعی تقابل و انکار را نسبت به ایشان در پیش گرفتند. علم ائمه ؟ به امور آینده که از طریق پیامبر اکرم ؟ به ایشــان رســیده بــود و دانش اختصاصی ایشــان در امر دین کــه از طریق امیرالمومنین ؟ و امامان پس از او در اختیار داشتند، مشروعیت بنی الحسن را با چالش جدی روبرو میکرد؛ ازاین رو سیاست انکار آموزٔه علم الهی ائمه ؟ به روشی پایدار و انحرافی عمیق در زیدیه و در قــرن دوم تبدیل شــد. این مقاله گزارشــی از ایــن جریان را در بازٔه زمانــی پرالتهاب نیمة اول قرن دوم ، عرضه میکند.
Machine summary:
"به عنــوان نمونه زمانی که ابن اشــعث حرکت خــود را علیه حکومت آغاز کرد علمای کوفه و بصره بــه وی هشــدار دادنــد کــه این امر به صلاح نرســد مگر با رهبــری فردی از قریــش ، وی نیز برای این در قرن دوم بعد از کشته شدن زید و یحیی ، ادامة نهضت ایشان به بنی الحسن ، یعنی محمــد و ابراهیــم دو فرزنــد عبدالله بن حســن ، منتقل شــد.
٧_ توصیف بنی الحسن به جهالت و فقدان علم از سوی ائمه ؟ بنابــر گــزارش یحیی بن عبدالله بن حســن که خودش از علویان فعال بــود و نهایتا نیز در زمان رشــید قیام کرد، یک بار امام صادق ؟ در جمعی از اهل کوفه می فرمایند: من از گروهی متعجبم که معتقدند علم خود را از پیامبر؟ گرفته و از طریق ایشان عالم شده و هدایــت یافته انــد و درعین حــال بر آن هســتند که ما اهل بیت علــم وی را برنگرفته ایم و هدایــت او را درنیافته ایــم ؛ درحالیکه ما فرزندان وی هســتیم ، وحــی در خانة ما نازل شــده و علم از خانة ما به ایشــان رســیده اســت و این امری محال اســت ؛١ یعنی چطور ممکن است اهل بیت پیامبر از علم نبوی بی بهره باشند و دیگرانی که دورتر هستند به آن علوم دست یافته باشند."