Abstract:
یکی از جریانهای سیاسی و اجتماعی ایران در طول قرن چهارم هجری، تلاش برای احیاء شاهنشاهی ایرانی، با انگیزههای متفاوت، از سوی حکمرانان ایرانی بود. حکومت سامانی نیز با توجه به اهداف و برنامه های خاص خود، تلاشهای قابل توجهی در این زمینه انجام داد. این مقاله در صدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و از طریق به پرسش کشیدن اندک اطلاعات موجود تاریخی تا حد امکان تلاشهای سامانیان در رابطه با احیاء شاهنشاهی ایرانی را تبیین و روشن نماید. این پژوهش نشان میدهد که در طول قرن چهارم، عوامل متعددی همچون رقابت اشراف خراسان، رقابت با بویهیان و همچنین تنش در مناسبات با خلافت عباسی، سامانیان را واداشت تا به تلاش برای احیاء شاهنشاهی ایرانی روی آورند. بنابراین، برای کسب حقانیت درقدرت خود، به دو صورت عملی و نظری، کوشیدند تا شاهنشاهی ایرانی را احیاء نمایند. اگر چه با وجود برخی موانع همچون اقتدار طبقه دینیار، حضور گسترده عربها و ترکان ، تراکم غازیان و صوفیان در قلمرو آنها، رویکرد سامانیان به احیاء شاهنشاهی ایرانی را با آن بویهیان متفاوت ساخت.
Machine summary:
"امیران سامانی با ترویج اندیشه های سیاسی عهد ساسانی ، از طریق ترجمة آثار و متـون ساسـانی بـه زبـان فارسی ، و نیز کاربرد القاب و عناوین سلطنتی و انتساب خود به شاهان ساسانی و تقلیـد از ساخت اداری ، سیاسی ، و درباری ساسانی نخستین گام را در راه احیای شاهنشـاهی ایرانـی برداشتند، ولی برخی موانع و محدودیت ها تلاش آنان برای احیای شاهنشاهی ایرانـی را بـا آن دیلمیان متفاوت و متمایز کرد.
نظر بر آن که این قوم توسط بازرگانان ماوراءالنهر و در عهـد امیـر اسـماعیل مسلمان شده بودند (ابن شهاب یزدی ، نسخة خطی به شمارة ١٣٣٠ ف: گ ٦٦ ب) و هم چنین با توجه به این که آن ها تا حدودی تحـت تـأثیر و نفـوذ معنـوی حکومـت سامانی قرار داشتند (بارتولد، ١٣٧٦: ٨٣)، ایـن قضـیه را مـی تـوان تلاشـی دیگـر از خلیفه برای تضعیف قدرت امیر سامانی در نظر گرفت .
بنابراین ، این امر می توانست زمینه ای باشد برای تمایل امیر سـامانی بـرای احیای شاهنشاهی و طبیعی بود که تلاش های اولیة امیران سامانی برای احیـای شاهنشـاهی تیرگی روابط آن ها را تشدید کرد.
از طرفی ، درخواست فقیهی چون ابوعبدالله بخاری از امیر نصر بـرای اعـزام اسـماعیل بـه حکومت بخارا (نرشـخی ، ١٣٥١: ١٠٨) نشـان دهنـدة قـدرت اجتمـاعی ایـن فقهاسـت و هم چنین تلاش حکومت سامانی برای پیوند با دین یـاران ، بـه منزلـة یـک عامـل اساسـی مقبولیت قدرت ، بیان گر قدرت این دین یاران است (مستوفی ، ١٣٦٤: ٣٧٨؛ موسوی ، نسخة خطی به شمارة ٦١ ب: گ ٨١ الف )."