Abstract:
در جمعیت شناسی باروری مهم ترین تعیین کننده میزان رشد جمعیت به شمار میرود. هدف از بررسی حاضر مطالعه ی عوامل موثر در تعداد فرزندان دلخواه زنان و مردانی بود که برای انجام آزمایشات پزشکی قبل از ازدواج به مراکز بهداشتی منتخب شهر کرمانشاه مراجعه میکردند. روش تحقیق این بررسی پیمایش و نمونه مورد بررسی ٤٠٠ نفر از افراد مذکور میباشد. یافته ها نشان داد که الگوی دو فرزندی الگوی مسلط فرزندخواهی در بین زنان و مردان مورد مطالعه است و گرایش به جنس پسر در بین زنان و مردان بیشتر از دختر است . نتایج آزمون فرضیات نشان داد که سن ازدواج زنان ، سطح تحصیلات مردان و نیز وجود ترجیح جنسی در بین مردان در متغیر وابسته اثر معنادار دارد، اما در آزمون چند متغیره و با کنترل سایر متغیرها مشخص شد که فقط سن ازدواج زنان در تعداد فرزندان دلخواه اثر معناداری دارد. در مجموع میتون ا گت فر که بن با ویگژی های اقتصادی و اجتماعی مختلف به باروری، تفاوت معناداری وجود ندارد. داشتن دو فرزند درون این جامعه اشاعه یافته است و به یک هنجار تبدیل شده است .
Fertility is one of the most important determinant of population growth. The aim of the present study is to investigate the factors affecting the attitudes towards desired number of children. Target population consists men and women who attended selected health centers for the pre-marriage medical test. The research method is survey and a sample of 400 individuals are interviewed. The findings show that the two-child option of the desire is much dominant. Male children are more preferred than their female counterparts. Women’s age at marriage، men’s educational level، and men''s sex preference have significant relationships with the dependent variable. Multivariate analysis show that only the women’s age at marriage has a significant effect on the desired number of children. Interestingly، there is no significant relationship between the attitudes and socio-economic characteristics. This shows that having two children is a common and well-established desire of fertility in the society.
Machine summary:
"پایگاه خانوادگی زنان و مردان نیز رابطه ی منفی و غیر معنادار با تعداد فرزندان دلخواه دارد، یعنی افرادی که پدر و مادر با تحصیل ت بیشتر و نیز درآمد خانوادگی بال تری دارند، تمایل به داشتن تعداد فرزندان کمرتی دارند، اما نکته ی اصلی این است که این دو متغیر اثر معناداری در تعداد فرزندان دلخواه افراد نداشته اند یعنی بین افراد با منشأ اقتصادی ـ اجتماعی گوناگون و سطح سواد گوناگون دیگر تفاوت معناداری از نظر تعداد بچه های دلخواه وجود ندارد.
همان طور که اکابری و همکاران در مطالعه ی خود در بین زنان استان آذربایجان غربی نشان دادند، زنان جوان تر تمایل دارند که فرزند کمتری داشته باشند (اکابری و 117 / / همکاران ، ١٣٨٧) در نمونه ی مورد مطالعه ی این تحقیق نیز با افزایش سن ازدواج تمایل به تعداد فرزندان دلخواه بیشتر شده است که رابطه ی معنادار بود.
این یافته با نتیجه ی لم از مطالعه اش ـ که نشان داده بود اشتغال بر باروری اثر معنادار دارد 118 / (٢٠٠٧ ,Lam) ـ همخوانی ندارد، اما با برخی مطالعات در ایران که دریافته بودند زنان ازدواج کرده ی شاغل در مقایسه با همتایان غیرشاغل خود گرایش کمتری به فرزندآوری بیشتر دارند (قاضی طباطبایی و مهری ، ١٣٩٢؛ عباسی شوازی و همکاران ، ١٣٨٣) هماهنگ است .
با توجه به اینکه تعداد فرزندان دلخواه در جامعه مورد مطالعه برای مردان و زنان بیش از ٢ فرزند است ، بهترین سیاست جمعیتی که در حال حاضر می توان در پیش گرفت این است که با بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه ، زمینه ای فراهم نمود تا خانواده ها بتوانند حداقل باروری خواسته خود را محقق کنند."