Abstract:
باور به وجود عناصر اربعه (آتش، آب، هوا یا باد و خاک) و اخلاط و مزاجها (صفراوی، بلغمی، دموی و سوداوی) و طبایع متناظر با آنها (گرمی، سردی، تری یا رطوبت و خشکی) همچنان از ارکان اصلی طب عامه یا مردمی در ایران محسوب میشود. پیشرفتهای چشمگیر علم پزشکی، مانع از تداوم اندیشه و رفتارهای منطبق با نظام طبایع چهارگانه نشده است. پژوهش حاضر تلاش میکند رویکردی انسانشناختی به نظام طبایع چهارگانه در طب عامۀ ایران داشته باشد. پرسش محوری پژوهش این است که ویژگیها و نسبتهای مفروض بین عناصر به ظاهر دور از هم اعم از اندامهای انسانی، گیاهان، حیوانات و فصول سال عمدتا در قالب باورها و رفتارهای مربوط به خوراکیها نمود مییابد، چگونه قابل تبیین است؟ به کمک دادههای برگرفته از منابع و با اختیار کردن دیدگاه نظری که دورکیم، موس و لوی-استروس و نیز انسانشناسی پزشکی به روی ما گشودهاند، نشان دادهایم که نظام طبقهبندی طبایع گویای فعالیت ذهن انسانی برای درک جایگاه خود و سایر موجودات عالم و خوانشی فرهنگی از طبیعت و جهان هستی است. از سوی دیگر، دغدغه نگهداشت تعادل بین مزاجها را به بعد باورشناختی آن مربوط دانستهایم.
Machine summary:
" هدف پژوهش حاضرنشان دادن چشم اندازیاست که انسان شناسیمیتواندبه روی مطالعات مربوط به نظام طبایع چهارگانه درطب عامۀایران بگشاید.
تحلیل هایتوتمیسم ازدورویکردبیرون نبود:رویکردنخست توتمیسم رانظامیمیپنداشت که معنایتقسیمات اجتماعی(به ویژه درجوامع کلانی)را میتوان ازطریق گونه هایحیوانیوگیاهیآن مستفادکردورویکرددوم آن رانظامیاز باورهاورفتارهایآیینیمبتنیبراین همانی(عمدتاتبارشناختی)باتوتم ومحرمات به ویژه خوراکیوخویشاوندی میدانست (فاورو،١٣٨٦:٢٦٠ـ٢٥٨)؛امااستروس درکنار کتاب هایچهارجلدیاسطوره شناسیها 1 وساختارهایابتداییزندگیخویشاوندی 2 ،دردو کتاب توتمیسم امروز 3 واندیشۀوحشی 4 که هردودرسال ١٩٦٢منتشرشدند،باالهام از تحلیل دورکیم وموس درپرداخت بحث مربوط به توتمیسم درچارچوب نظام طبقه بندی، پژوهش هاراسویه اینوبخشید.
تبیین انسان شناختی تقسیم بندی طبایع ویژگیهاونسبت هایمفروض بین پدیده هادرنظام طبایع چگونه قابل تبیین است ؟دراین زمینه ،دورویکردعمده رامیتوان اتخاذکرد: رویکرد بوم شناسی فرهنگی 1 وفق این رویکردکه به گمان ماشکل تعدیل یافته ای ازرویکردجبرگرایی جغرافیایی کلاسیک است ،باورهاورفتارهایانسانیبرمبنایمکانیسم سازگاریبامحیط قابل فهم است .
تکوین وتکامل فرهنگ وابسته به شناخت ویژگیهایمحیطیاست ؛اماپرسش این است که یک چنین چارچوب نظریچگونه میتواندپیدایش وتداوم باورهاورفتارهای مربوط به سلامتیوبیماریدرایران راکه درهیات نظام طبایع چهارگانه بروزیافته توضیح دهد؟ کریستین برومبرژه 4 ،انسان شناس فرانسوی،ضمن به چالش کشاندن برداشت جبرگرایانه آرتورآفم پوپ درباب وابستگیهنربه جغرافیا،بابهره گیریازدستاوردهایپژوهشیخود درگیلان ،تأکیدمیکندکه به رغم آب وهوایمرطوب ،دوگانگیگرمیوسردیدراین cultural ecology adaptation humoral medicine Christain Bromberger منطقه نیزوجوددارد (برومبرژه ،همان ).
یادآوریبه این دلیل است که برخلاف اتهام جامعه گرایی 1 داده های اولیۀ زیست شناختی به هیچ وجه در پژوهش هایجامعه شناسییاانسان شناسینادیده گرفته نشده است .
به همین خاطراست که شناخت قواعدمربوط به پاکیمدخل خوبیبرای مطالعه تطبیقیادیان است " (داگلس ،٢٠٠١،٦-٥)؛ نتیجه گیری نظام طبایع چهارگانه درطب عامۀکشورماقوت خودرادرباورهاورفتارهایمردم همچنان حفظ کرده است ."