Abstract:
در زمان کنونی ، یکی از مسائل چالش برانگیز و مورد توجه جامعه (اعم از داخل و خارج ) مساله تساوی یا عدم تساوی حقوق زنان در اسلام است که القائات نابجای خصم هم تحت عنوان جنگ نرم ، بر ایجاد تردید و شبهه در این خصوص ، نقش فزاینده ای داشته است و از جمله مصادیق مورد بحث در حقوق زنان ، مساله شهادت زن مطرح گردیده است . صرفنظر از این که مبحث شهادت زنان ، از مقوله تکالیف محسوب می شود نه حقوق ، در این مقاله ، سعی شده کنکاشی در خصوص اصل شهادت زنان و مصادیق پذیرش آن صورت گیرد. لذا با مراجعه به منابع شرعی و با اندک تامل و تدقیق در منابع مذکور احراز می گردد که اولا: شهادت زنان در جمیع امور، اعم از مالی و غیرمالی البته با تفاصیلی ، پذیرفته می شود و مستثنیات عدم پذیرش آن به موارد معدودی ، محدود می گردد آن هم به دلیل حفظ شخصیت و کرامت انسانی در زن ، ابتناء موازین اسلام بر تخفیف ، ارفاق و یا حکمت های خاص به عنوان مثال ، اصل عدم اشاعه فحشاء در حدود عرضی و ... ، ثانیا: عدم تساوی عددی شهود زن و مرد، بنا به نص آیه شریفه و به دلیل خصوصیت عارضی اقتضائی ، منحصر در امور مالی است و در سایر امور، بین شهود از نوع زن و مرد، بحث عدم تساوی عددی منتفی است .
Nowadays، the equality or inequality of women's rights in the society (both inside the country and abroad) is considered as a significant and challenging problem، and the enemy's wrong inspiration and advertisement called soft war has had a growing influence on creating doubt and suspicion، and women's right of witness have been included among discussions about women's rights. Regardless of the fact that the subject of women's witness is considered among the categories of assignments rather than right، this study has tried to do an exploration on women's right and its acceptable cases. By referring the legal sources and a careful thought، it becomes clear that Priestly women's witness in all cases of financial or nonfinancial matters with some details is accepted. It is not accepted in just a few cases due to the women's nobility and respect، Islam's attention to mitigation، compassion or other specific reasons such as preventing the promotion of obscene acts. Secondly، the inequality of the number of men and women witness، according to the Quranic verses، and because of the vitality of lateral incoming features is limited to the financial affairs and it is ignored in others cases.
Machine summary:
"٨- نتیجه گیری با تأمل و بررسی در مستندات و منابع مختلف ، می توان دریافت که اولا شهادت تکلیف است نه حق ، ثانیا: از آنجائی که حقوق الناس در اسلام از جایگاه ویژه ای برخوردار است ، بدیهی است که شارع مقدس اهتمام ویژه ای به شهادت و گواهی برای احقاق حق الناس دارد و قائدتا برای احقاق حق «من له الحق » تفاوتی بین گواهی جنس مذکر و مؤنث در اصل شهادت قائل نمی شود و خطاب تکلیف مذکور را متوجه زنان نیز ساخته است و تنها تفاوت اثبات شده ، به حقوق الناسی که جنبه مالی دارد، مربوط می شود آنهم نه در اصل شهادت بلکه در خصوص تعداد شهود و به موجب نص آیه شریفه ٢٨٢ سوره بقره و با دقت در ادله متعدد مطروحه در خصوص این وجه تفاوت ، می توان نتیجه گرفت که بهترین و موجه ترین دلیل عدم تساوی عددی در مورد مذکور، خصوصیت عارضی از نوع نامأنوس بودن زنان با امور مالی است نه چیز دیگر، زیرا در اسلام تأمین امور مالی و معیشتی خانواده به عهده مردان بوده و بدین سبب عموما زنان در امور و مناسبات مالی دخالت ندارند و این عدم دخالت ، عدم درگیری و عدم آشنایی آنان با امور مالی ، احتمال عدم دقت و فراموشی آنان در این زمینه را دربر دارد."