Abstract:
پژوهش حاضر یک مطالعه از نوع علی ـ مقایسهای بوده که به مطالعه عوامل شخصیتی در میان دانشآموزان دختر سال سوم دبیرستان در دو گروه پرخاشگر و غیرپرخاشگر پرداخته است. حجم نمونه مورد مطالعه 150 نفر بوده است (75 دانشآموز پرخاشگر و 75 دانشآموز غیرپرخاشگر) که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای و از طریق سرند کردن انتخاب شدهاند. دادههای این پژوهش، با اجرای پرسشنامههای پرخاشگری و آزمون شخصیتی نئو جمعآوری گردید. یافتههای مطالعه حاکی از آن بود که دو گروه پرخاشگر و غیرپرخاشگر از نظر عاملهای شخصیتی با یکدیگر تفاوت معنادار دارند، به این ترتیب که گروه پرخاشگر از نظر عاملهای N و E میانگین بالاتری نسبت به گروه غیرپرخاشگر و گروه غیرپرخاشگر از نظر عاملهای O، A و C میانگین بالاتری نسبت به گروه پرخاشگر دارند. نتایج پژوهش در راستای معدود پژوهشهای صورت گرفته در این زمینه بوده و این یافتهها، میتوانند در زمینهی شناسایی و کشف عوامل مؤثر در رفتار پرخاشگرانه نوجوانان، شناخت دانشآموزان با زمینهی پرخاشگری و پیشگیری از بروز یا تشدید این رفتارها کاربرد داشته باشند.
The purpose of this causal-comparative research was to compare the personality factors among the junior high school female students in two groups (aggressive and nonaggressive). A total of 75 aggressive students and 75 nonaggressive students were selected by cluster random sampling and screening methods. NEO-PI-R and General Aggression Questionnaires were administered for gathering dada. The results indicated that aggressive and nonaggressive students were significantly different in personality factors. The Aggressive group did have a higher mean in E and N factors than non- aggressive ones. The non-aggressive students were significantly higher than aggressive students in C، A and O factors. The findings were supported by few studies that have been conducted in the field. The findings have some implications in recognizing effective personality factors in relation to adolescents’ aggressive behavior، identifying at risk students and preventing aggressive behaviors.
Machine summary:
"پژوهش های زیادی در خارج از کشور و ایران برای به دست آوردن پایائی این پرسش نامه انجام شده است ، مثلا شارون و دیگران ضریب پایایی ۸۶% برای روان رنجورخویی ، ۷۷% برای برونگرایی ، ۷۳% برای انعطاف پذیری ، ۶۸% برای دلپذیر بودن و ۸۱% را برای با وجدان بودن گزارش کرده اند (به نقل از گروسی ، ۱۳۸۰).
برای بررسی وجود تفاوت در میزان عامل انعطاف پذیری در بین دانش آموزان دختر پرخاشگر و غیرپرخاشگر، ابتدا از آزمون کالموگروف اسمیرنوف ، برای بررسی نرمال بودن تـوزیع نمـرات عامل O استفاده شد و نـتایج نشـان داد که در دو گـروه پـرخاشگر و غیرپرخاشگر توزیع نمرات عامل O نرمال است .
در بررسی وجود تفاوت در میزان عامل باوجدان بودن شخصیت در بین دانش آموزان دختر پرخاشگر و غیرپرخاشگر نیز ابتدا از آزمون کالموگروف اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن توزیع نمرات عامل C نیز استفاده شد و نتایج نشان داد که در گروه پرخاشگر توزیع عامل C نرمال است ، اما در گروه غیر پرخاشگر نرمال نیست ، در این شرایط به جای آزمون t، از معادل ناپارامتریک آن یعنی یومان ویتنی استفاده شد.
بحث و نتیجه گیری یافته این پژوهش در مورد فرضیه اول نشان داد که از نظر عامل روان رنجورخوئی (N) دو گروه پرخاشگر و غیرپرخاشگر با یکدیگر تفاوت معنادار دارند و تفاوت به نفع گروه پرخاشگر است .
یافته این پژوهش در مورد فرضیه ی چهار نشان داد که دو گروه پرخاشگر و غیرپرخاشگر از نظر عامل دلپذیربودن (A) با یکدیگر تفاوت معنادار دارند و تفاوت به نفع گروه غیرپرخاشگر است ."